چگونه یک کتاب خودیاری بنویسیم

چگونه یک کتاب خودیاری بنویسیم

احتمالاً شما در زندگی به یک مانع یا مشکل غلبه کرده‌اید و درس‌های مهمی از زندگی یاد گرفته‌اید. اکنون می‌خواهید یک کتاب خودیاری یا کتاب self-help بنویسید و تجربه و دانش خود را با افراد دیگر به اشتراک بگذارید. در واقع  شما با این هدف می‌خواهید ابزارهایی که دیگران برای رشد و بهبود زندگی خود نیاز دارند را در اختیار آن‌ها بگذارید. ما در اینجا به‌صورت خلاصه به ذکر ۷ نکته اساسی در باب مطلب چگونه یک کتاب خودیاری بنویسیم ذکر خواهیم نمود. با وب سایت چاپ کتاب نارون دانش همراه باشید.

چگونه یک کتاب خودیاری بنویسیم

۱- مشکل خاصی که کتاب شما در نظر دارد پوشش دهد را دقیق شناسایی کنید

۲- به خوانندگان خود این باور را بدهید که می‌توانید به آن‌ها کمک کنید

۳- فراموش نکنید که دارید داستان می‌گویید

۴- به خوانندگان خود اقدامات خاصی بدهید که می‌توانند انجام دهند

۵- عنوان جذاب و آموزنده را انتخاب کنید

۶- همیشه منابع خود را ذکر کنید

۷- در پایان به خوانندگان چیز اضافی بدهید

چگونه یک کتاب خودیاری بنویسیم

۱- مشکل خاصی که کتاب شما برطرف خواهد کرد را شناسایی کنید

تا حدودی همه کتاب های غیرداستانی (به‌استثنای کتاب‌های زندگی‌نامه) در مورد یک مشکل خاص و ارائه راه‌حل‌های آن هستند. در این کتاب‌ها احتمالاً توصیه‌های عملی و گام‌به‌گام برای حل مشکل بیان شود یا از دیدگاه دیگری به مشکل نگاه شود تا درک خواننده را نسبت به آن تغییر دهد. کتاب‌های خودیاری تفاوتی ندارند: وظیفه شما به‌عنوان یک نویسنده این است که مشکل خاصی را حل کنید و راهی برای مقابله با آن در اختیار خواننده خود قرار دهید.

۱-۱- باید دامنه موضوع کتاب خود را محدود کنید

بسیاری از نویسندگان خودیاری با یک ایده بسیار کلی شروع می‌کنند، مانند غلبه بر بیماری روانی یا تبدیل شدن به فردی شادتر. موضوعات گسترده و انتزاعی مانند این عناوین طبیعتاً خوب هستند اما شما باید مشخصاً روی یک موضوع خاص تمرکز کنید. به سختی می‌توان مفاهیم انتزاعی را به‌طور جامع به روشی مفید مورد بررسی قرار داد که بینش‌ها و توصیه‌های ملموسی را نیز به آن ارائه داد. اما اگر موضوع مشخص باشد (مانند روش‌های ارتقای انضباط شخصی یا مقابله با اهمال‌کاری) طبیعتاً توصیه‌ها و راه‌کارها نیز اختصاصی خواهند بود. یک راه خوب برای تمرکز بر دامنه کتاب خود این است که جاهای خالی جمله زیر را قبل از نگارش کتاب خودیاری پر کنید.

اگر شما ……… هستید و مشکل شما ……. است، می‌توانم با …….. به شما کمک کنم.

۲- به خوانندگان خود این باور را بدهید که می‌توانید به آن‌ها کمک کنید

موفقیت یک کتاب خودیاری کاملاً به اعتبار و اقتدار شما به‌عنوان یک نویسنده بستگی دارد. اگر شما فردی شناخته شده باشید که مخاطبان با توجه به تاریخچه زندگی و تحصیلاتتان به شما اعتماد کنند که قطعاً می‌توانند از کتاب شما استفاده کرده و مشکل خود را حل کنند، کتاب پرفروشی خواهید داشت. به همین دلیل است که اغلب می‌بینید که شخصیت‌های محبوب رسانه‌ای کتاب‌های خودیاری را منتشر می‌کنند: آن‌ها مخاطبانی دارند که قبلاً به آن‌ها اعتماد دارند. اما اگر راسل برند یا اپرا وینفری نیستید، چگونه می‌توانید با خوانندگان احتمالی اعتماد ایجاد کنید؟ چند راه برای انجام این کار وجود دارد که به شما پیشنهاد می‌شود آن‌ها را انجام دهید.

۱-۲-شما چقدر فرد متخصصی هستید؟ در این باره توضیحاتی ارائه کنید و مدارک خود را نشان دهید

یکی از راه‌هایی که نویسندگان می‌توانند نشان دهند که می‌توانند حرفی برای گفتن داشته باشند و از قضا منبع معتبری نیز هستند این است که مدارک و اسناد خود را نشان دهند. به‌عنوان مثال، برنه براون در نگارش کتاب‌های خود به‌صورت مرتب نشان می‌دهد که یک روانشناس متخصص و یک محقق کارکشته است. اما مدارک دانشگاهی تنها مدرکی نیست که مهم باشد. برای مثال ماتیو ریکارد را در نظر بگیرید که کتاب هنر مدیتیشن را نگاشته که بی‌نهایت جذاب است. او یک راهب بودائی است و خوانندگان با علم به این مسئله به خواندن کتاب او اعتماد می‌کنند

۲-۲-تجربیات شخصی‌ام می‌گویند من می‌توانم حرفی برای گفتن داشته باشم

با باز کردن و به اشتراک گذاری داستان‌هایی از گذشته شخصی خود، به خوانندگان نشان دهید که از روی تجربه واقعی و دست اول صحبت می‌کنید و فقط نظریه‌پردازی نمی‌کنید. برای مثال، لوئیز هی در کتاب خودیاری‌اش با عنوان The Power Is Within You، سال‌ها کار با بیماران HIV/AIDS و تجربه خودش از سرطان دهانه رحم را دنبال منعکس می‌کند و بر این تمرکز دارد که چگونه الگوهای فکری مثبت می‌توانند به بهبود روحیه خوب کمک کند. اگر او از روی تجربه شخصی صحبت نمی‌کرد، خوانندگان بدبین ممکن بود به سختی توجیه شوند که چرا باید کتاب او را بخوانند.

۳) فراموش نکنید که دارید داستان می‌گویید 

در نگارش کتاب‌های خودیاری نیز مانند سایر کتاب‌ها باید یک طرح قبلی داشته باشید و مطالب را بر اساس آن و به‌صورت مدون نگارش کنید. علاوه بر این، سعی نکنید که ساختار نگارش کتاب مانند کتاب‌های دانشگاهی باشد. لحن روایت کتاب باید طوری باشد که گویی داستان می‌گویید. مانند کتاب‌های رمان‌، شروع‌ خوب می‌تواند کتاب خودیاری را جذاب و موفقیت‌آمیز کند.

در حالت ایدئال، شما باید هر فصل از کتاب خودیاری خود را حول یک نکته یا بینش خاص ساختار دهید و موضوعات هر فصل را  در خلال یک داستان یا حکایت که می‌تواند واقعی یا حتی تخیلی باشد منعکس کنید. داستانی که بتواند کنجکاوی و همدردی خوانندگان را با شخصیت اصلی داستان شما برانگیزد طبیعتاً موفق خواهد بود

دنیل گودمن ویراستار کتاب‌های خودیاری، بر نیاز به گفتن داستان‌هایی که ارزش گفتن دارند تأکید می‌کند: «وقتی صحبت از کتاب‌های خودیاری به میان می‌آید، داستان‌گویی می‌تواند بسیار قدرتمند باشد. سؤال اصلی که باید هنگام گفتن قطعاتی از داستان خود از خود بپرسید این است: آیا آنچه می‌نویسم در خدمت پیامم است؟ به‌عبارت‌دیگر، این داستان چگونه بر آنچه می‌خواهید خواننده احساس کند، بفهمد و به آن عمل کند، تأکید دارد؟»

منظور این است که اجازه ندهید پیام اصلی کتاب یا هر فصل از کتاب در خلال داستان گم شود. بلکه داستان باید در خدمت موضوع اصلی کتاب و موضوع فرعی هر فصل از کتاب باشد.

۴) به خوانندگان خود اقدامات خاصی بدهید که می‌توانند انجام دهند

کیت ویکتوری هانیسیان ویراستار ارشد کتاب‌های خودیاری می‌گوید: «یکی از شاخص‌هایی که نشان می‌دهد توصیه‌های خودیاری خود را کاملاً روشن نکرده‌اید، این است که انجام اقدامات و تکنیک‌های خاصی را به خوانندگان ارائه نداده‌اید. «در این صورت خوانندگان از شما خواهند پرسید این مواردی که می‌گویی عالی است، اما چگونه باید آن‌ها را عملی کنیم؟

برای اطمینان از اینکه نکات عملیاتی و اقدامات در خلال داستان مغفول واقع نمی‌شوند، می‌توانید در پایان هر فصل یک خلاصه از اقدامات اصلی را ارائه دهید. هدر هیینگ و برت واینستین در کتاب خود با عنوان «راهنمای یک شکارچی»، اقدامات عملیاتی که به خوانندگان توصیه می‌کند را در پایان هر فصل یک‌بار دیگر تکرار می‌کند و نکات مهم را به‌صورت خلاصه ذکر می‌کند. 

۵) عنوان جذاب و آموزنده را انتخاب کنید

عناوینی که برای کتب خودیاری انتخاب می‌شوند عموماً با فرمول زیر انتخاب می‌شوند:

{موضوع اصلی جذاب}: {شرح مختصری از کتاب}

می‌توانید این فرمول را در نام‌گذاری کتاب‌ خودیاری خود استفاده کنید

الف: {عادت عشق به خود}: {ترس و شک به خود را به آرامش، صلح و قدرت تبدیل کنید}

ب: {مهربانی آگاهانه به خود}: {راهی اثبات شده برای پذیرش خود، ایجاد قدرت درونی و پیشرفت}

۶) همیشه منابع خود را ذکر کنید

بعید است که شما اولین کسی باشید که در مورد موضوع خود می‌نویسید یا حتی در مورد موضوع خود مشاوره می‌دهید. اشکالی ندارد، افراد مختلف می‌توانند توصیه‌های متفاوت و مفیدی در مورد مسائل مشابه بدهند، بنابراین احساس نکنید که اگر منبع برای کتاب خود ذکر کنید به‌منزله آن خواهد بود که شما الگوی کتابتان را از آن‌ها الهام گرفته‌اید.

نکته مهم این است که از کسانی که به کتاب شما اطلاع داده‌اند، قدردانی کنید و به‌وضوح برای ایده‌هایی که ارائه کرده‌اند به آن‌ها اعتبار بدهید. اگر از پژوهش یا کتاب فردی مطلبی را برداشته‌اید حتماً آن را قید کنید که در غیر این صورت حتی می‌تواند سرقت علمی به‌حساب آید.

در عوض، مهربان باشید: به منابع خود استناد کنید، اگر موضع آن‌ها با شما متفاوت است توضیح دهید و خود را یکی از صداهای متعدد در این گفتگو بدانید.

۷) در پایان به خوانندگان چیز اضافی بدهید

شاید بخواهید به‌عنوان نویسنده کتاب به خوانندگان خود منابع یا اسناد اضافی‌تری بدهید تا بعد از خواندن کتاب‌ شما بتوانند از آن منابع نیز استفاده کنند. برای مثال فرض کنید درباره روش‌های کاهش افسردگی کتابی نوشته‌اید. اگر در رسانه‌های اجتماعی فعال هستید و یا وب‌سایتی دارید می‌توانید در داخل کتاب آن را ذکر کنید و به خوانندگان خود بگویید در وب‌سایت‌های پیچ‌تان ویدیوهای دیگری از روش‌های کاهش افسردگی قرار داده‌اید که آن‌ها می‌توانند استفاده کنند. حتی این مسئله می‌تواند برای نویسندگان ابزار افزایش درآمد نیز محسوب شود.

در مطلبی با عنوان ده کتاب برتر خودیاری که قبل از ۳۵ سالگی باید خواند، به معرفی بهترین کتابهای ژانتر خودیاری پرداخته ایم که علاقمندان می‌توانند در همین وب سایت مطالعه نمایند.

چاپ کتاب در انتشارات نارون دانش

انتشارات نارون دانش یکی از برترین ناشرین در حوزه چاپ کتاب می‌باشد. صاحبان اثر می‌توانند از خدمات ویراستاری کتاب و همچنین صفحه آرایی کتاب این انتشارات بهره‌مند شوند. انتشارات نارون دانش با در اختیار داشتن تیم متخصص طراحی جلد کتاب این امکان را دارد که در زمینه مربوط به طراحی جلد کتاب نیز به صاحبان اثر خدمات تخصصی ارایه نماید. جهت برقراری ارتباط با ما می‌توانید از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمایید.

هفت عنصر اساسی رمان: دستورالعملی برای نگارش یک رمان عالی

هفت عنصر اساسی رمان: دستورالعملی برای نگارش یک رمان عالی

اگر به دنبال نوشتن یک رمان عالی هستید، یک خبر خوب برای شما داریم: به لطف زمینه‌ای که رمان‌نویسان در طول سال‌ها ایجاد کرده‌اند، اکنون اسرار نگارش یک رمان عالی را می‌دانیم چراکه از اجزا و عناصر اصلی آنها اطلاع داریم. در اینجا به ارایه مطلبی با موضوع هفت عنصر اساسی رمان: هفت عنصر اساسی رمان: دستورالعملی برای نگارش یک رمان عالی پرداخته‌ایم. شما می‌توانید با تسلط بر هفت عنصر اساسی یک داستان که عبارتند از درونمایه یا تم داستان، شخصیت‌ها، صحنه، طرح، تضاد، زاویه دید راوی و سبک، کوچکترین مفهومی را به یک داستان جذاب تبدیل کنید. با سایت چاپ کتاب نارون دانش همراه باشید.

هفت عنصر اساسی رمان: دستورالعملی برای نگارش یک رمان عالی

برای کمک به درک بهتر نحوه ترکیب داستان ها، در اینجا هفت عنصر وجود دارد که تقریباً در هر داستانی پیدا خواهید کرد:

۱-درونمایه یا تم داستان

۲- شخصیت‌ها

۳- صحنه

۴- طرح

۵- تضاد

۶- زاویه دید راوی 

۷- سبک

۱- درونمایه یا تم (داستان شما واقعاً در مورد چیست)

قبل از اینکه بخواهید در مورد شخصیت‌های داستان یا طرح کلی آن فکر کنید باید در وهله اول بدانید درباره چه موضوعی می‌خواهید داستان بنویسید. آیا می‌خواهید پیام یا آموزه‌ای را از طریق داستان یا رمان منتقل کنید؟ آیا به دنبال برانگیختن احساس خاصی هستید؟ وقتی یک موضوع هنرمندانه برای رمان خود انتخاب کنید، داستانتان فراتر از مجموعه عناصر تشکیل دهنده‌اش ارتقا خواهد یافت و بیشتر در ذهن خوانندگان باقی خواهد ماند. با این حال، نباید موضوع را به صورت واضح و مشخص به خوانندگان مطرح کنید بلکه به جای آن می‌بایست جنبه‌‌هایی را آن را در سایر عناصر داستان خود بگنجانید و به خوانندگان اجازه دهید خودشان موضوع کتاب را کشف کنند.

۲- شخصیت‌های داستان (قلب تپنده رمان شما هستند)

شخصیت‌های شما به داستان شما عمق لازم را می‌دهند تا خوانندگان با علاقه بیشتری به ادامه خواندن رمان شما بپردازند. آنها به معنای واقعی کلمه، نیروی حیاتی و قلب تپنده رمان یا داستان شما هستند. شخصیت و تعامل آنها با یکدیگر به طور طبیعی تضاد ایجاد می کند و داستان شما را به جلو می‌برد. شخصیت‌های خوش ساخت نیز داستان شما را قابل ارتباط‌تر می‌کنند. اگر خوانندگان شما بتوانند خود را به جای شخصیت‌های شما تصور کنند یا نقاط تشابه میان برخی جنبه‌های شخصیتی شخصیت‌های داستان شما با  اطرافیان خود پیدا کنند، ارتباط قوی‌تری با داستان شما به عنوان یک کل ایجاد می‌کنند.

هفت عنصر اساسی رمان: دستورالعملی برای نگارش یک رمان عالی

۳- صحنه (پنجره‌ای رو به دنیای خاص)

صحنه، دنیایی است که داستان شما در آنجا اتفاق می‌افتد. صحنه شامل مکان‌ها و زمان وسیع‌تر و همچنین جزئیات خاص‌تری مانند مدرسه یا محل کار شخصیت‌های شما می‌شود. اغلب نویسندگانی را می‌بینید که شخصیت‌های داستانی معروف را در یک فضای جدید روایت می‌کنند (رومئو و ژولیت در فضا! سیندرلا در بروکلین دهه ۱۹۶۰!). هر زمان که این اتفاق می افتد، محیط جدید همیشه راهی برای تأثیرگذاری و تطبیق داستان با چیزی جدید پیدا می‌کند. هرچند توصیفات دقیق و جزیی از صحنه‌های داستان می‌تواند در نظر خوانندگان بسیار خوب باشد اما نباید با توضیح پاراراف به پاراگرف آن خوانندگان را خسته کنید. مانند همانکاری که در بخش موضوع داستان گفتیم، توصیف صحنه یا صحنه های داستان باید تدریجی باشد و از این طریق به خوانندگان این امکان را بدهید تصویر ذهنی دقیقی از صحنه داستان شما درذهنش شکل بگیرد. 

هفت عنصر اساسی رمان: دستورالعملی برای نگارش یک رمان عالی

۴- طرح داستان (چه اتفاقی در داستان خواهد افتاد؟) 

اکنون به رویداد اصلی داستان می‌رسیم. طرح داستان همان چیزهایی که واقعاً در داستان شما اتفاق می‌افتد. تقریباً در همه ژانرها (به استثنای داستان های ادبی)، با پیشرفت داستان، خطرات برای قهرمان شما افزایش می یابد و به اوج اجتناب ناپذیری منجر می شود. اگر طرح شما به صورت توالی از رویدادهای تصادفی در نظر گرفته شود، خوانندگان شما خسته یا گیج خواهند شد.  

          این اتفاق افتاد، سپس این اتفاق افتاد، و سپس این نیز اتفاق افتاد.

در عوض، هر بخش از طرح شما باید در نتیجه اقدامات یکی از شخصیت‌های داستان اتفاق بیفتد.

                این اتفاق افتاد، بنابراین آن اتفاق افتاد، که سپس باعث شد این اتفاق بیفتد.

۵- تضادها (موتوری که همه چیز را هدایت می کند)

ما در مورد ۴ به افزایش تنش و تضادها در داستان اشاره کردیم. شما با تضادهای بین شخصیت‌های داستان خود می‌توانید این تنش را ایجاد کنید. خواه منبع این درگیری بیرونی باشد، مانند یک آنتاگونیست تسلیم ناپذیر، یا درونی، مانند کشمکش شخصیت اصلی داستان با وجدان خود، در نهایت این تضادها به یکی از مهمترین بخش‌های رمان شما تبدیل خواهند شد. ایجاد تعارض به شخصیت‌‌های شما هدف می‌دهد و خوانندگان را بر روی داستان متمرکزتر می‌کند و آنها را تشویق می‌کند که به ورق زدن و ادامه خواندن بپردازند. به یاد داشته باشید که هر داستانی همیشه یک سوال را می‌پرسد: آیا قهرمان داستان برای رسیدن به اهداف خود بر موانع غلبه خواهد کرد؟ به عبارت دیگر، تعارض خود داستان است.

۶- زاویه دید راوی داستان (داستان از چه زاویه دیدی روایت می‌شود؟)

زاویه دید در داستان یا رمان شما منظری است که داستان از آن منظر یا دیدگاه روایت می‌شود. زوایای روایت مختلفی وجود دارد که شما با انتخاب هریک از آنها لحن روایت متفاوتی خواهید داشت. دیدگاه نزدیک مانند اول شخص یا سوم شخصی که دانای کل نیست احساس صمیمیت بیشتری خواهد داشت، در حالی که روایت از دید سوم شخص دانای کل یا دوم شخص که نسبت به قهرمان داستان اشراف کامل دارد ممکن است احساس عینی و رسمی‌تر داشته باشند. شخصیتی که برای قهرمان کتاب خود انتخاب می‌کنید نیز می‌تواند فرازو فرودهای کل روایت را تعیین کند. یک رمان معمایی قتل را در نظر بگیرید: روایت داستان از دیدگاه قاتل (احتمالاً یک راوی غیرقابل اعتماد) به شدت با آنچه از چشم یک کارآگاه دیده می‌شود متفاوت خواهد بود.

۷- سبک نوشتاری (علاقه یا تمایل خاص نویسنده رمان)

سبک نوشتاری شما نقطه اوج تمام ویژگی هایی است که داستان سرایی شما را منحصر به فرد می کند. از آهنگ و لحن شما گرفته تا کلمات یا عباراتی که استفاده می کنید در سبک نگارش منعکس می‌شوند. ارنست همینگوی و تونی موریسون، دو تن از مشهورترین نویسندگان آمریکایی را در نظر بگیرید: سبک نوشتاری آنها احتمالاً همیشه ثابت خواهد بود. همینگوی به نثر مختصر و سرراستش معروف است و صحنه‌ها را با چند جمله پراکنده توصیف می‌کند. از سوی دیگر، موریسون تصویری بسیار جامع و واضحی از صحنه‌ها و تعاملات داستان ارایه می‌دهد و از پیچیدگی‌های زبانی به وفور استفاده می‌کند. این نشان می‌دهد که هیچ سبکی بهتر از سبک دیگر نیست.

اگر این مطلب کمک جامعی برای نحوه نگارش رمان و داستان برای شما نکرده است می‌توانید مطلب مربوط به چگونه رمان بنویسم را از همین وب‌سایت مطالعه کنید.

چاپ کتاب در انتشارات نارون دانش

انتشارات نارون دانش یکی از برترین ناشرین در حوزه چاپ کتاب می‌باشد. صاحبان اثر می‌توانند از خدمات ویراستاری کتاب و همچنین صفحه آرایی کتاب این انتشارات بهره‌مند شوند. انتشارات نارون دانش با در اختیار داشتن تیم متخصص طراحی جلد کتاب این امکان را دارد که در زمینه مربوط به طراحی جلد کتاب نیز به صاحبان اثر خدمات تخصصی ارایه نماید. جهت برقراری ارتباط با ما می‌توانید از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمایید.

ایده های خلاقانه و بسیار جذاب برای نویسندگان داستان

ایده های خلاقانه و بسیار جذاب برای نویسندگان داستان

ایده های خلاقانه و بسیار جذاب برای نویسندگان داستان مانند نوری در تاریکی خواهد بود. یکی از مهمترین مشکلاتی در باب نوشتن رمان و داستان وجود دارد پیدا کردن ایده خلاقانه و جذاب است. بسیاری از نویسندگان شاید چندین ماه و حتی چندین سال را به کار نویسندگی نپردازند که ایده جذابی به ذهنشان نمی‌رسد. در این مطلب ما به معرفی چند ایده جذاب و برتر می‌پردازیم. این مطلب چکیده از مطالبی بوده که در چندین سایت بسیار معروف نویسندگی خارجی ذکر شده است. با سایت چاپ کتاب نارون دانش همراه باشید.

ایده های خلاقانه و بسیار جذاب برای نویسندگان داستان

۱- به روز کردن رمان‌های قدیمی بسیار معروف

تمامی رمان‌های قدیمی معروف مانند رمان‌های شکسپیر و سایر رمان‌ها یک چیز مشترک با یکدیگر دارند و آن عبارت است از اینکه همه این رمان‌ها یک پیام برای نسل‌های متفاوت خوانندگان دارند. به روز کردن شخصیت داستان‌های آن‌ها و تنظیم مجدد طرح داستان آن‌ها می‌تواند یک روش عالی برای جاودانه ساختن رمان‌های قدیمی و احیای آن‌ها برای نسل جدید باشد.

۲- بزرگ‌ترین رویای شما به واقعیت پیوسته است

هرچند ممکن است همه ما رویاهای یکسانی را در سر می‌پرورانیم برای مثال: ثروتمند شویم، عشقی پیدا کنیم و غیره، اما انسان‌ها می‌توانند در خیال پردازی‌های خود بسیار خلاق‌تر باشند. بنابراین، چه رویای ازدواج با یک ستاره پاپ را در سر می‌پرورانید یا امیدوارید که خواننده بزرگی شوید و یک کنسرت بزرگ برپا کنید، همین موضوعات می‌تواند ایده جذابی برای نوشتن رمان برای شما بدهند.

۳- پیش‌بینی رخدادی که می‌تواند در آینده برای شما اتفاق بیافتد

آینده مانند یک رمان است که امکان رخ دادن هر اتفاقی در آن وجود دارد. اما بسته به جایی که در آن زندگی می‌کنید شاید انتظار داشته باشید رخدادهای خاصی در آینده برای شما اتفاق بیفتد. برای مثال، شغلی پیدا خواهید کرد، بازنشسته خواهید شد، کسی که دوستش دارید متولد می‌شود، کسی که او را به دنیا آورده‌اید عاشق می‌شود و غیره. ارائه حدس و گمان از رخ دادن یک اتفاق در آینده  آمیخته کردن داستان با احساسات و افراد واقعی، می‌تواند ایده بسیار جذابی در اختیار شما بگذارد. 

۴- بازآفرینی رویدادی که برای شما اتفاق افتاده است

برای مثال قرار است کسی را ببینید و صحبتی با او داشته باشید. همه‌چیز را در ذهن خودتان آماده کرده‌اید و می‌دانید از کجا شروع کنید و کجا به پایان برسانید. اما به‌محض دیدن آن فرد گویی زبان‌تان گره می‌خورد و نمی‌توانید حرف بزنید. ظاهراً برای همه ما این اتفاق افتاده است. شما می‌توانید بعد از چند مدت همین ایده را تبدیل به داستان کنید و تمام دیالوگ‌هایی که باید می‌گفتید ولی نتوانستید را به شخصیت‌های داستان خود بدهید و از زبان آن‌ها صحبت کنید.

۵- چیزی که از آن می‌ترسیدید هم‌اکنون رخ داده است

ما می‌توانیم درباره نگرانی‌ها و ترس‌هایی که داریم بنویسم. بسیاری از رمان‌ها و فیلم‌های جذاب محتوایی دارند که در آن رخ داد بدی اتفاق می‌افتد و یا رابطه‌ای به شکست می‌انجامد. اگر شما نیز ترس یا نگرانی خاصی دارید می‌توانید از آن به‌عنوان ایده برای نوشتن استفاده کنید.

۶- بازآفرینی شعر یک آهنگ به‌عنوان ایده‌ای برای رمان

بسیاری از آهنگ‌ها شعری دارند که برای افراد آن جامعه جذاب و دوست داشتنی است. آن آهنگ و شعر هم‌اکنون شاید تبدیل به نوستالژی بسیاری از افراد جامعه شده است و همه آن آهنگ را دوست دارند. محتوای شعر و شخصیت‌هایی که وجود دارد می‌تواند بسط داده شود و تبدیل به یک رمان جذاب و دوست داشتنی شوند.

۷- مصاحبه خیالی با غریبه‌ای که توجه شما را جلب می‌کند

تصور طرح پرسش‌های متفاوت از یک غریبه می‌تواند ایده بسیار عالی برای شما بدهد. شما می‌توانید این ایده را پلیسی کنید و یک مصاحبه بازجویی راه بیاندازید، یا هرچیز دیگر. پاسخ‌های آن غریبه به سؤالات شما می‌تواند داستان بسیار جذابی را به وجود بیاورد. فقط می‌توانید ژانر مورد علاقه خود را انتخاب کنید و سؤالاتی مختص آن ژانر از آن غریبه بپرسید.

۸- داستانی از فردی که شغل خیالی دوران کودکی شما را دارد اما هم‌اکنون از آن شغل متنفر است

شاید ما دوست داشتیم در کودکی فضانورد، نویسنده، دانشمند، ستاره سینما، خواننده معروف یا خلبان باشیم.  شما می‌توانید فردی را تصور کنید که هم‌اکنون شغل رویایی شما را دارد اما به دلایلی از آن متنفر است و داستان او را بنویسد.

۹- اگر در زندگی مسیر دیگری را در پیش می‌گرفتید چگونه می‌شد

چه به سرنوشت اعتقاد داشته باشید یا نه، زندگی پر از انتخاب‌هایی است که مسیرهای بعدی را دیکته می‌کنند. به زمانی فکر کنید که تصمیم حیاتی گرفته‌اید و در حقیقت نقطه عطف زندگی شماست. سپس، یک انتخاب متفاوت انجام دهید. اگر تصمیم می‌گرفتید به دانشگاه نروید الان کجا بودید؟ اگر یک سال را صرف سفر می‌کردید،  زندگی شما چه تفاوتی می‌کرد؟

۱۰- درباره شخصیتی بنویسد که تمام کارهایی که شما جرأت انجامش را نداشتید را انجام می‌دهد

بسیاری از ما در زندگی ترس‌هایی داریم و بر اساس این ترس‌ها زندگی خود را طرح‌ریزی می‌کنیم. شاید شما در ذهنتان بخواهید یک سری کارهایی را انجام دهید که در زندگی واقعی قادر به انجامش نیستید. می‌توانید با نوشتن داستانی، ترس‌های خود را تجربه کنید و ببینید در نتیجه چه اتفاقی خواهد افتاد.

۱۱- داستان‌هایی که برخی عکس‌های قدیمی در ذهنمان متبلور می‌کنند

عکس‌های قدیمی می‌تواند حاوی مفاهیم، احساسات، شخصیت‌ها، محدودیت‌ها و ارزش‌هایی باشند که بسیار جذابند و هیچ داستانی در مورد آن‌ها گفته نشده است. شما می‌توانید با دیدن عکس‌های قدیمی چه از زندگی خود و چه عکس‌هایی متعلق به سال‌های بسیار دور و نسل‌های قبلی، داستانی را در ذهن خود متبلور کنید و آن را روی کاغذ بیاورید.

۱۲- آخرین باری که یک نفر نظر شما را عوض کرد

شاید برخی اوقات فردی در زندگی واقعی نظرمان را راجع به چیزی تغییر داده است. احتمالاً نسبت به رویداد مهمی نظرمان را تغییر داده‌ایم و این رویداد هم‌اکنون تأثیرات بزرگی در زندگی ما گذاشته است.  چه چیزی شما را تحت تأثیر قرار داد؟ نظر موجود شما چه بود؟ و الان در مورد موضوع چه احساسی دارید؟ او چگونه توانست نظر شما را تغییر بدهد؟ چه نتایجی از تغییر نظر و دیدگاه تان کسب کرده‌اید. شما می‌توانید از این حادثه به‌عنوان یک ایده برای نوشتن رمان استفاده کنید.

ما قبلا در مورد نحوه نگارش رمان و داستان مطالبی را ذکر نموده بودیم. در این مطلب سعی کردیم به بیان چند ایده برای نگارش رمان و داستان اقدام کنیم. ایده‌های خلاقانه و بسیار جذاب برای نویسندگان داستان به این ۱۲ مورد محدود نمی‌شود. ما در اینجا صرفاً سعی کردیم به برخی از محبوب‌ترین روش‌ها اشاره کنیم که توانسته‌اند نتیجه‌بخش باشند. در مطالب آینده سعی خواهیم کرد مجدداً به روش‌های دیگر پیدا کردن ایده برای نوشتن رمان و داستان بپردازیم.

 

چاپ کتاب در انتشارات نارون دانش

انتشارات نارون دانش یکی از برترین ناشرین در حوزه چاپ کتاب می‌باشد. صاحبان اثر می‌توانند از خدمات ویراستاری کتاب و همچنین صفحه آرایی کتاب این انتشارات بهره‌مند شوند. انتشارات نارون دانش با در اختیار داشتن تیم متخصص طراحی جلد کتاب این امکان را دارد که در زمینه مربوط به طراحی جلد کتاب نیز به صاحبان اثر خدمات تخصصی ارایه نماید. جهت برقراری ارتباط با ما می‌توانید از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمایید.

 

کتابهای غیر داستانی و انواع مختلف آن

کتابهای غیر داستانی و انواع مختلف آن

یکی از طبقه‌بندی‌های اصلی کتاب در انواع ژانرهای مختلف آن، کتاب‌های غیرداستانی است. در این مطلب که با عنوان کتابهای غیر داستانی و انواع مختلف آن  ارایه شده، می‌خواهیم به بررسی ماهیت کتابهای غیرداستانی (Nonfiction Book) بپردازیم و انواع مختلف طبقه‌بندی‌های صورت گرفته در این ژانر را نشان دهیم. با وب سایت چاپ کتاب نارون دانش همراه باشید.

کتابهای غیر داستانی و انواع مختلف آن

در زیر به معرفی ۱۳ مورد از مهمترین کتابهای غیرداستانی می‌پردازیم.

۱- کتابهای تاریخی

کتاب‌های تاریخ را نباید با کتاب‌های درسی اشتباه گرفت. در این کتابها، با استفاده از منابع غنی اولیه و ثانویه، وقایعی در زمینه های اجتماعی و سیاسی را در اختیار خوانندگان قرار می دهند تا به صورت بهتری تاریخ گذشته خود را بشناسند. برای مثال، کتاب لنینگراد اثر آنا رید را می‌توان یکی از کتاب‌‌های مطرح در این حوزه قلمداد کرد.

۲- کتابهای فلسفی

در این کتابهاست که سوالات بزرگ مطرح می شوند. وقتی صحبت از کتابهای فلسفی می‌شود عمدتاً کتابهای سخت و دشوار نیچه وکنفوسیوس به ذهن متبادر می‌شود. اما باید بگوییم که این ژانر صرفا متشکل از چنین کتابهایی نیست و نویسندگان کتابهای فلسفی عصر معاصر تلاش می کنند تا محتوای کتابهای خود را نفوذپذیر تر و راحت‌تر نگارش کنند تا همه بتوانند از آنها استفاده کنند. از کتابهای این ژانر می‌توان به کتاب «چگونه مانند یک امپراطور روم فکر کنیم» اثر دونالد رابرتسون اشاره کنیم.

۳- کتابهای دینی و معنوی

کتاب های مربوط به دین و معنویت می‌توانند اشکال مختلفی داشته باشد. برخی مبتنی بر تئوری هستند، برخی برحسب تجربه شخصی نوشته شده‌اند و برخی دیگر در قالب کتابهای خودیاری نوشته شده‌اند و هدف نهایی آن کمک به خوانندگان برای یافتن معنویت در خود است. غالباً، هر كتاب بر روی یك سیستم اعتقادی خاص تمركز می‌كند. کتاب قدرت اکنون نشته آکرت تول را می‌توان نمونه‌ای از این دسته کتاب قلمداد کرد. 

۴- کتابهای علمی

کتابهای علمی یا  کتابهای «علوم و ریاضیات» که وب سایت آمازون آنها را اینگونه دسته بندی می‌کند، می‌توانند کاملاً فنی و تخصصی باشند. بیشتر اوقات، آنها در مورد تحقیقات دانشگاهی دانشمندان گزارش‌هایی ارایه می‌دهند. بنابراین، کتابهای علمی سازمان یافتگی خوبی دارند و در نگارش آنها حتما می‌بایست به استانداردهای دانشگاهی اعم از ارجاع و نمایه‌سازی توجه کرد. در حالی که این کتاب‌ها خشک و بی‌روح به نظر می‌رسند اما سوالات جذاب آنها همیشه می‌تواند به گونه‌ای باشد که خوانندگان را ترغیب نماید. از کتابهای شاخص این طبقه می‌توان به کتاب «تاریخچه مختصری از زمان» نوشته استیون هاوکینگ اشاره کرد.

۵- علوم پرطرفدار (Popular Science)

آیا این نوع کتابهای همان کتابهای علمی هستند اما طوری نگارش می‌شوند که افراد با کمترین دانش در حیطه علم نیز بتوانند استفاده کنند. کتابهای علوم پرطرفدار، تحقیقات و فرایندهای پیچیده ای را انجام می دهند اما در توضیح تمامی اصطلاحات و واژگان تخصصی را حذف می‌کنند تهر فرد معمولی بتواند از آنها چیز جدیدی برداشت کند و اطلاعات جدیدی در مورد جهان هستی کسب کند. برای مثال، کتاب «تاریخچه کوتاه همه چیز» نوشته بیل برایسون را می‌توان از این نوع کتابها دانست.

۶- کتابهای سیاسی و علوم اجتماعی

با آشوب اجتماعی و سیاسی مداوم در سراسر جهان، هم خواندن و هم نوشتن این نوع کتاب ها افزایش یافته است. برخی از کتابهای علوم سیاسی و اجتماعی بیشتر مبتنی بر شواهد گفتاری هستند و برخی دیگر از نظر عمق تحقیقات، با مقالات دانشگاهی هم تراز هستند. در هر صورت، آنها معمولاً یک ویژگی یا ساختار خاصی در جامعه را انتخاب می کنند تا با نگاه انتقادی به تجزیه و تحلیل آن پبردازند. کتاب «چرا ملت‌ها شکست می خورند» اثر اثر دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون جزو این دسته از کتابها هستند.

۷- کتابهای خودیاری (Self-Help)

از میان ژانرهای غیر داستانی موجود، کتابهای خودیاری، جزو محبوب‌ترین‌ها هستند. این کتابها می‌توانند راهنمایی‌ها و اقداماتی را در اختیار شما قرار دهند که از طریق آنها بتوانید مشکلات شخصی را حل کنید. کتاب های خودیاری می توانند مبتنی بر پژوهش باشند یا بر اساس تجارب شخصی باشند. برای مثال، کتاب «از ما بهتران» اثر مالکوم گلدول را می‌توان یکی از نمونه‌های این طبقه معرفی کرد (چگونه یک کتاب خودیاری بنویسیم؟)

۸- کتابهای اقتصادی و کسب و کار

کتابهای تجاری راهنمای کارآفرینی و مدیریت هستند. این کتابها وسیله‌ای است برای کسانی است که تجربه کسب و کار را دارند تا نکات و عقاید خود را به اشتراک بگذارند. از این نظر، این نوع کتاب‌ها شبیه کتابهای خودیاری می‌شوند، اما به طور خاص برای کارآفرینان و مدیران مشاغل است. کتاب «The Big Short» اثر میشل لویس را می‌توان به عنوان نمونه ذکر کرد.

۹- کتابهای حوزه سلامت

این گونه کتابها در حوزه سلامت و بهداشت روانی و فیزیولوژیکی به ارایه محتوا می‌پردازند. این کتاب ها موضوعات مختلفی را شامل می شوند، از رژیم های غذایی گرفته تا عادت های خواب، از مدیریت استرس گرفته تا مقابله با اضطراب. بیشتر آنها توسط محققان و پزشکان نوشته شده اند که دانش فنی در ارائه مشاوره صحیح را دارند. کتاب «طول عمر» نوشته دیوید سینکلر را می‌توان مثالی از این کتابها ذکر کرد.

۱۰- کتابهای صنایع دستی و سرگرمی

روزی روزگاری قبل از اینکه موتورهای چستجو مانند گوگل اختراع شود، افراد برای آموزش قلاب بافی، فرش بافی، اریگامی و … به کتابهای مرجع مراجعه می‌کردند. این کتابها فنون ساخت انواع صنایع دستی و هنری را در اختیار خوانندگان می‌گذارد. نویسندگان این کتابهای معمولاً افرادی هستند که در یک حوزه خاص تبحر کافی دارند و می‌توانند اطلاعات و دستورالعمل‌های خوبی در انجام یک هنر یا صنعت ارایه دهند. برای مثال کتاب «By Hand» نوسته میوکی سانتو جزو این دسته از کتابها قرار می‌گیرد.

۱۱- راهنمای سفر

معمولاً این کتابها اطلاعات همه جانبه‌ای از یک شهر، روستا و کشور در اختیار بازدیدکنندگان قرار می‌دهند و به آنها کمک می‌کنند تا در مسافرت خود بتوانند به تمام جاها و مکانهای مهم و کلیدی سر بزنند. مثلا، سری کتابهای The Time Out را می‌تواند برای نمونه ذکر کرد.

۱۲- کتابهای آشپزی

کتاب‌های آشپزی نوع دیگری از کتابهای غیرداستانی را شامل می‌شوند. با توجه به رشد تکنولوژی و آگاهی فرهنگهای مختلف از عادات غذایی یکدیگر، این کتابهای معمولاً دستورالعمل‌هایی را ارایه می‌دهند که دیگران بتوانند بر حسب آن، عذاهای جدید را امتحان کنند.کتاب «Bibi’s Kitchen» نوشته حوا حسن و جولیا تورشن را می‌توان از این دسته کتابها قلمداد نمود.

۱۳- کتابهای والدگری و خانواده

این کتابها نیز جزو دسته کتابهای غیرداستانی هستند. در این کتابها معمولاً نویسنده درباره روشهای صحیح والدگری و ارتباطات در خانواده مباحثی را مطرح می‌کند و از آنجایی که دغدغه  بسیاری از خانواده‌‌ها و والدین رشد و پیشرفت مهارتهای والدگری خود است، هم اکنون این کتابها به جزو محبوبترین کتابهای دردسترس تبدیل شده‌اند. برای مثال، کتاب «Peaceful Parent Happy Kids» نوشته لورا مارکهام جزو این طبقه از کتابها می‌باشد.

در این مطلب به توضیح کتابهای غیر داستانی و انواع مختلف آن پرداختیم. انواع دیگری از این کتابها وجود دارند که می‌توان به کتابهای آموزش زبان، کتابهای هنری، کتابهای زندگی‌نامه، سفرنامه‌ها و کتابهای درسی اشاره نمود.

 

چاپ کتاب در انتشارات نارون دانش

انتشارات نارون دانش یکی از برترین ناشرین در حوزه چاپ کتاب می‌باشد. صاحبان اثر می‌توانند از خدمات ویراستاری کتاب و همچنین صفحه آرایی کتاب این انتشارات بهره‌مند شوند. انتشارات نارون دانش با در اختیار داشتن تیم متخصص طراحی جلد کتاب این امکان را دارد که در زمینه مربوط به طراحی جلد کتاب نیز به صاحبان اثر خدمات تخصصی ارایه نماید. جهت برقراری ارتباط با ما می‌توانید از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمایید.

ایست فکری نویسندگان چیست و چگونه بر آن غلبه کنیم؟

ایست فکری نویسندگان چیست و چگونه بر آن غلبه کنیم؟

اگر تاکنون حالت ایست فکری (Writer’s Block) را تجربه کرده‌اید، یقیناً می‌دانید که چقدر جدی و فلج کننده است – این حالت، می‌تواند برای روزها، هفته‌ها یا حتی ماه‌ها مانع نوشتن شما شود. اگرچه گاهاً تمایل داریم که این حالت را نادیده بگیریم و امیدوار باشیم که برطرف شود، اما باید بدانیم که این حالت درواقع آفت کار نویسندگی است و فعالیت نویسندگی را نابود خواهد کرد. به همین دلیل ما در این مطلب که با عنوان ایست فکری نویسندگان چیست و چگونه بر آن غلبه کنیم؟ ذکر شده، در مورد چگونگی غلبه بر رایتز بلاک یا ایست فکری نویسندگان سخن خواهیم گفت و اطلاعاتی در مورد چرایی آن خواهیم گفت. همچنین، در این مطلب، چندین راه‌حل نیز برای از بین بردن آن ذکر خواهیم نمود که راهبردهای بسیار کاربردی نیز هستند.

قبل از شروع بحث متذکر می‌شویم که در متون فارسی از عبارت Writer’s Block ترجمه‌ای مختلفی صورت گرفته که در اینجا ما از ایست فکری نویسنده استفاده کرده‌ایم. عبارتهای دیگری مانند رایترز بلاک، انجماد فکری نویسنده، انسداد فکری نویسنده، سد فکری نویسنده نیز ترجمه‌ایی هستند که از این عبارت در متون فارسی استفاده شده‌‌اند. با سایت چاپ کتاب نارون دانش همراه باشید. 

ایست فکری نویسندگان چیست و چگونه بر آن غلبه کنیم؟

ایست فکری نویسندگان به حالت عدم توانایی ادامه کار نوشتن / یا عدم توانایی در شروع نوشتن چیز جدید است. برخی معتقدند که این یک اختلال است، در حالی که برخی دیگر اعتقاد دارند دلیل آن چیزی غیر از ذهنتان نیست.  صرف نظر از این، همه ما موافقیم که ایست فکری یا رایترز بلاک یک وضعیت دردناک است که غالباً برطرف می‌شود. ممکن است بپرسید چه عواملی باعث انسداد فکری نویسنده می‌شود؟ خوب، در دهه ۱۹۷۰، جروم سینگر و مایکل باریوس، روانشناسان بالینی تصمیم گرفتند این موضوع را به دقت بررسی کنند. پس از چندین ماه بررسی از نویسندگانی که دچار این حالت شده بودند، آنها نتیجه گرفتند که چهار علت عمده انسداد نویسنده وجود دارد:

۱) انتقاد بیش از حد و شدید از خود    

۲) ترس از مقایسه با نویسندگان دیگر    

۳) نداشتن انگیزه بیرونی، مانند توجه و تمجید    

۴) نداشتن انگیزه درونی، مانند تمایل به روایت داستان 

به عبارت دیگر، ایست فکری نویسنده ناشی از احساس نارضایتی وی از کار نوشتن است. معمولاً چنین احساسی موقتی نیست و گهگاه طولانی مدت نیز می‌شود. طبیعتاً هر نویسنده‌ای کار خود را  با احساس هدف و هیجان شروع می‌کند. بنابراین هدف از مقابله با حالت ایست فکری آن است که همان احساس هدف و هیجان به نویسنده بازگردد.

در زیر به ذکر چندین راه‌حل کاربردی و خوب جهت مبازره با حالت بلاک رایترز یا ایست فکری نویسنده پرداخته‌ایم

ایست فکری نویسندگان چیست و چگونه بر آن غلبه کنیم؟

۱) روتین نوشتن ایجاد کنید

 Twyla Tharp هنرمند و نویسنده مشهور می‌گوید: “خلاقیت یک عادت است و کارهای بسیار خلاقانه از عادت‌های بسیار خوب کاری حاصل می‌شوند.” چنین اعتقادی به‌زعم دیگران شاید چالش‌برانگیز باشد زیرا آنها می‌گویند خلاقیت و برنامه‌ریزی متضاد یکدیگر هستند چون داشتن ساختار و برنامه، خلاقیت را از بین می‌برد.  اما حقیقت این است که، اگر صرفاً هرگاه احساس خلاقیت کنید به نوشتن بپردازید مطمئناً باشید در چاله ایست فکری خواهید افتاد. تنها راه این است که شروع به نوشتن خلاقانه در طول یک برنامه منظم کنید. شاید بخواهید هر روز فقط ۱ ساعت بنویسید، یا مثلاً در طول هر هفته ۵ ساعت زمان به کار نوشتن اختصاص دهید یا اینکه بخواهید یک روز درمیان به کار نوشتن مشغول شوید. اما بدانید که اگر برنامه‌ریزی زمانی دقیق برای کار نوشتن داشته باشید دچار ایست فکری نویسندگی نخواهید شد.

۲- در انتخاب کلمات وسواس شدید نداشته باشید

نویسنده‌ای شاید بخواهید برای انتخاب یک کلمه ساعت‌ها وقت بگذارد تا بخواهد مفهومی را به بهترین شکل ممکنه توضیح دهد. چنین حالتی اگر در کار نویسندگی ادامه دار باشد یقیناً به حالت ایست فکری منجر خواهد شد. متن نوشته بعداً نیز در اختیار شما خواهد بود. اگر الان کلمه یا واژه خاصی نمی‌توانید پیدا کنید، آن را با یک کلمه ساده‌تر توضیح بدهید تا کار جلو رود و به‌محض اینکه کار نوشتن تمام شد در مرحله ویراستاری می‌توانید اشکالات را رفع کنید.

۳-به فعالیت‌‌هایی به غیر از نوشتن نیز بپردازید

 ماریا توننی، که ادیتور کتاب‌های کودکان است می‌گوید سعی کنید برنامه فراغت داشته باشید. به پارک بروید، سینما بروید و ورزش کنید و با دوستانتان هم وقت بگذرانید. کار نویسندگی از آنچه شما فکر می‌کنید سخت‌تر و انرژی بر است. با انجام این کارها سعی کنید انرژی خود را بازیابی کنید.

۴- بدون سخت‌گیری، فقط بنویسید

گاهاً حین نوشتن سخت‌گیری‌های عجیبی داریم. مخصوصاً افرادی که وسواس دارند. دقت به املای دقیق کلمات، دستور زبان و انتخاب واژه‌ها می‌تواند در طولانی مدت کار را بسیار سخت کند. توصیه این است که بدون توجه به موارد بالا، فقط بنویسید و اجازه ندهید پرداختن به این موارد جریان فکری‌تان را با توقف مواجه سازد.

۵- از کمال‌گرایی دست بردارید

کمال‌گرایی دشمن خلاقیت است. سعی نکنید اولین نسخه‌تان یک نسخه بدون نقص باشد. افراد کمال‌گرا تمام سعی خود را می‌کنند تا حتی اولین نسخه کارشان نیز بهترین باشد. به یاد داشته باشید برای نسخه اول کتاب همین‌که کلمات را در جملات قرار داده و پاراگراف‌ها را شکل دهید کافی است.

۶- دوش بگیرید

این یک توصیه بهداشتی نیست! بسیاری از بزرگان عقیده دارند که وقتی دوش می‌گیرند به آگاهی و شفافیت کامل می‌رسند و ذهنشان بازیابی می‌شود. خوب، یک دلیل علمی برای این امر وجود دارد: تحقیقات نشان می‌دهد هنگامی‌که شما یک کار یکنواخت انجام می‌دهید (مانند دوش گرفتن ، راه رفتن یا تمیز کردن)، مغز شما به‌صورت اتوماتیک درمی‌آید و خود را آزاد می‌کند تا بدون محدودیت منطقی پیش رود.

۷- انتقاد از خود را کاهش دهید

نقطه مشترکی که شما با سایر نویسندگان دارید حس خود انتقادی است. با خودتان با احترام رفتار کنید. توصیه این نیست که بخواهید به انتقادات از خود گوش ندهید بلکه سعی کنید آن را در حد معقولی نگه دارید و وقتی احساس کردید میزان انتقادات در حال افزایش است سریع کار را متوقف کنید و به چیز دیگری فکر کنید. در ضمن، توجه داشته باشید که تمامی انسان‌ها خود انتقادی دارند و اغلب نیز بخش اعظمی از محتوای آن بی‌جهت است.

۸- به ابزار کارتان توجه کنید و سعی در افزایش کیفیت آنها داشته باشید

اگر با یک لپ تاپ یا کامپیوتری کار می‌کنید که سرعت بسیار پایین دارد و مدام در کار نوشتن خلل ایجاد می‌کند سعی کنید آن را تغییر دهید. اگر نیاز است آن را ارتقا دهید یا شکل نوشتن را به مدادکاغذی تغییر دهید. صندلی که روی آن نشسته‌ای، میز مورد استفاده و تمام ابزار دیگر را بررسی کنید تا چیزی انرژی شما را نگیرید. گاهاً آنقدر درگیر کار نوشتن می‌شوید که آگاهی‌تان را نسبت به کارایی ابزار از دست می‌دهید در حالی که انرژی زیادی از شما می‌گیرند.

۹- جهت دید را در روایت داستان تغییر دهید

اغلب اوقات سعی داریم از یک جهت دید در روایت داستان استفاده کنیم. وقتی به حالت ایست فکری رسیدید در اتاقتان را ببندید و فکر کنید اگر به‌جای شما یک فرد دیگری در حالت روایت داستان بود چه چیزی می‌نوشت؟ مثلاً اگر راوی یک کودک باشد یا یکی از دوستانتان باشد چه روایتی از یکی از شخصیت‌های داستان خواهد کرد. این یک ایده بسیار عالی برای شکست دادن حالت ایست فکری نویسندگان  است.

۱۰- ژانر نوشتاری خود را عوض کنید

اگر سالهاست که در ژانر جنایی می‌نویسید بهتر است از آن را عوض کنید. گاهاً با تغییر ژانر داستان، حالت ایست فکری از بین می‌رود. شاید شما هر آنچه در مورد ژانرهای جنایی بود را در کارهای قبلی نوشته‌اید و واقعاً چیز جدیدی نمانده است. بنابراین، بهتر است ژانر جدیدی را امتحان کنید. مثلاً داستانی رمانتیک و عاشقانه بنویسید.

۱۱- نوشتن برای سلیقه خوانندگان را متوقف کنید

گاهاً توصیه‌هایی از ناشران دریافت می‌کنید که به شما می‌گویند سبک خاصی از کتاب‌ها یا نوشتارها در میان خوانندگان رواج یافته است. این توصیه مجبورتان می‌کند تا برحسب سلیقه خوانندگان کتاب بنویسید. در صورتی که به این کار ادامه دهید خلاقیت فردی را قربانی خواهید کرد و به‌زودی درگیر ایست فکری خواهید شد. بنابراین، نیاز نیست که حتماً بر اساس سلیقه خوانندگان و نیازهای روز بازار کتاب بنویسید. مطمئن باشید آنچه شما بر اساس خلاقیتتان خواهید نوشت باز مشتریان و خوانندگان زیادی را جلب خواهد کرد.

۱۲- از اینترنت دوری کنید

اینترنت هم‌اکنون تبدیل به یک جادوی عصر جدید شده است و شما هر آنچه را که بخواهید از آن می‌توانید دریافت کنید. طبیعتاً چنین مساله‌ای مزایا و معایبی دارد. وقتی شما مدام بخواهید با خوانندگان خود از طریق اینترنت در ارتباط باشید و به‌صورت مستمر به بازخوردهای آنان گوش کنید یا به دنبال سبک‌های جدید نگارشی باشید، تمرکز خود را از دست خواهید داد. واقعیت این است که سعی کنید زمان خاصی را به آن اختصاص دهید و خود را اسیر اینترنت نکنید. در غیر اینصورت، آسیب‌های جدی در کار نویسندگی را تجربه خواهید کرد. زیرا نخواهید توانست پاسخگوی همه سلایق شوید و اینکه تمامی سبک‌های رایج را برای نویسندگی امتحان کنید.

۱۳- به طرح داستان وفادار باشید و نقشه راهتان قرار دهید

وقتی شما قبل از نگارش کتاب به طرح‌ریزی ساختار اصلی داستان می‌پردازید خود را در برابر ایست فکری نویسندگی بیمه می‌کنید. هرکجا که احساس کردید نمی‌دانید به کدام سمت می‌روید، سریعاً به طرح داستان رجوع کنید تا مسیر را مشخص کنید.

چاپ کتاب در انتشارات نارون دانش

انتشارات نارون دانش یکی از برترین ناشرین در حوزه چاپ کتاب می‌باشد. صاحبان اثر می‌توانند از خدمات ویراستاری کتاب و همچنین صفحه آرایی کتاب این انتشارات بهره‌مند شوند. انتشارات نارون دانش با در اختیار داشتن تیم متخصص طراحی جلد کتاب این امکان را دارد که در زمینه مربوط به طراحی جلد کتاب نیز به صاحبان اثر خدمات تخصصی ارایه نماید. جهت برقراری ارتباط با ما می‌توانید از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمایید.

چگونه یک کتاب خوب بنویسیم؟

چگونه یک کتاب خوب بنویسیم؟ ۱۹ پیشنهاد عالی

چگونه یک کتاب خوب بنویسیم؟ به‌طور عملی، نگارش کتاب قرار دادن کلمات یکی پس از دیگری است. اما همان‌طور خوب می‌دانید این تنها یک تعریف عملیاتی از یک حالت است و اگر این تعریف عملیاتی را به یک نویسنده قوی ارائه کنید شما را ناامید خواهد کرد. در حقیقت، نگارش یک اثر در مفهوم واقعی خود بیش از قرار دادن کلمات در کنار یکدیگر است و برای اینکه این مجموعه کلمات تبدیل به یک اثر بی‌بدیل هنری شود کاری بیش از آن لازم است. در این نوشته، ما قصد داریم برای بالاتر بردن کیفیت مهارت نگارش شما، ۲۰ پیشنهاد بسیار کاربردی و عالی را معرفی نماییم. با سایت چاپ کتاب نارون دانش همراه باشید.

چگونه یک کتاب خوب بنویسیم؟ ۱۹ پیشنهاد عالی

۱- نوشتن را شروع کنید

مالکوم گلادول معروف ادعا می‌کند که برای رسیدن به عظمت در هر مهارت، ۱۰ هزار ساعت تمرین لازم است. حتی اگر شما تنها دو ساعت بیشتر در طول هفته تمرین کنید (یعنی بیشتر از آنچه که هست) مهارت نوشتن خود را بسیار قوی‌تر خواهید ساخت. مطمئناً، واژگان جدید به طرز معجزه آسایی به سراغ شما نمی‌آیند و به کسب دایره لغات خوب و باکیفیت و اختصاصی نیازمند تمرین و ممارست است.

۲- در اسرع وقت جلوی تکرار را بگیرید

یک روش عملی برای تبدیل شدن به نویسنده بهتر، تجزیه و تحلیل آگاهانه نگارش برای شناسایی الگوهای تکراری است. منظور از شناسایی الگوهای تکراری آن است که به نوشتارهای قبلی خود مراجعه کنید و بررسی کنید که از کلمات، صفات و واژگانی به‌صورت تکراری استفاده می‌کنید و چه الگوهایی را بارها و مرتباً در طول نوشتار تکرار کرده‌اید. پیدا کردن آن‌ها و حذف و جابجایی‌شان، کاری است که باید انجام گردد. به مفهوم بهتر، شما با این کار به یک خودآگاهی در باره سبک نگارش خود دست پیدا خواهید کرد.

۳- کلیشه‌ها را از بین ببرید 

کلیشه‌ها مانع هر نویسنده‌ای هستند و نبرد با آن‌ها همیشه نبردی دشوار است – اگرچه این نبرد فراز و نشیب‌هایی دارد. کلیشه‌ها حوصله سر بر، بیش‌ازحد آشنا، لوس و اغلب کسل کننده هستند. هر وقت از یک کلیشه استفاده می‌کنید، یک فرصت برای اصیل بودن را از دست می‌دهید. این یک واقعیت ساده است که آن‌ها نگارش شما را از توانایی به یاد ماندنی بودن کاملاً خالی می‌کند. با استفاده از آن‌ها، نگارش شما بی‌روح، بی چهره و فراموش شده و مهجور خواهد شد.

۴- نثر خود را بی‌آرایش و مختص و مفید نگه‌دارید

گاهاً نویسندگان احساس می‌کنند هرچقدر سبک نگارش خود را پیچیده کنند و از لغات مهجور استفاده نمایند بهتر است. برخی دیگر، این تصور را دارند که کتاب یا نوشته آن‌ها باید حتماً پر و پیمان باشد و کمیت زیادی داشته باشد. هر دوی این اشتباهات باعث سردرگمی خوانندگان خواهد شد و اینکه خواننده نخواهد توانست منظور اصلی شما را سریع دریابد و خود را در میان تعداد صفحات کتاب گم خواهد کرد. استفاده از یک زبان بی‌آلایش و مستقیم بهترین رویکرد ممکنه خواهد بود.

۵- کتاب بخوانید

بهترین تغذیه ذهن برای نگارش کتاب، کتاب خواندن است. شما تنها زمانی با ساختارهای خوب و سبک‌های مهم نگارش آشنا خواهید شد که کتاب‌هایی با این استانداردها را خوانده باشید. هر زمان کتاب خواندن را کنار بگذارید مطمئن باشید مهارت نگارش در شما تضعیف خواهد شد. بنابراین، هرچقدر کتاب بیشتر بخوانید همان‌قدر بهتر خواهید نوشت. 

۶- مدادی در دست داشته باشید و دوباره بخوانید

متونی که در ژانر مورد علاقه شما هستند را بخوانید و این بار متن را تجزیه و تحلیل کنید و یادداشت‌برداری نمایید. یکی از بهترین تمرین‌ها آن است مجله، روزنامه یا کتابی را انتخاب کنید بخشی از آن را انتخاب نمایید و یا توجه به موضوع و عنوان آن بخش، یک‌بار دیگر خودتان درباره آن موضوع بنویسید. سر آخر نوشتار خود را با نوشته اصلی مقایسه کنید و تحلیل کنید کجاها تفاوت وجود دارد و این تفاوت‌ها چقدر متن را بی‌کیفیت یا باکیفیت کرده است. یادداشت‌برداری کنید و بیاموزید. 

۷- یک فرمول شخصی در نگارش هم داشته باشید

صحبت از ساختارها و سبک‌ها نگارش شد. این سبک‌ها گاها به‌قدری انعطاف‌ناپذیر می‌شوند که اجازه نمی‌دهد ویژگی‌های شخصیتی خود نویسنده در متن منعکس شود. شما قبل از اینکه یک نویسنده باشید، شخصیتی دارید و ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارید که از سایرین متمایزتان می‌کند. به سبک‌های نگارش احترام بگذارید ولی سعی کنید در نگارشتان بخش‌هایی از شخصیت خودتان را نیز منعکس سازید. شاید شما یک انسان شوخ‌طبع باشید که در حال نگارش یک متن حقوقی هستید. به نظر می‌رسد با رعایت جوانب احتیاط حتی در نگارش متون حقوقی نیز سعی کنید این ویژگی‌ شوخ‌طبعی وارد محتوای سند شود و خواننده آن ویژگی شما را احساس کند.

۸- سبک‌ها یا ژانرهای دیگر را آزمایش کنید

اگر احساس می‌کنید پیشرفتی حاصل نمی‌شود شاید شخصیت و توانایی شما در یک ژانر یا سبک دیگری باشد. مثلاً شادی شما به‌جای یک رمان واقع‌گرایانه باید یک رمان تخیلی را انتخاب نمایید. همچنین، شاید شما توانایی‌تان در نگارش داستان کوتاه بهتر از داستان بلند است یا اینکه شما با نگارش یک اثر فکاهی بهتر کنار بیایید تا یک اثر جدی و رسمی. این یک پیشنهاد بسیار کاربردی و مهم است. 

۹- آغاز و پایان کتاب را تا می‌توانید بهتر کنید.

یکی از سخت‌ترین کارهای ممکنه برای نویسندگان شروع و پایان دادن داستان است. برخی از نویسندگان برای شروع داستان گاهاً پاراگراف‌ها و صفحات بسیاری را اختصاص می‌دهند. شروع داستان گیج‌کننده و مبهم می‌شود. برای اینکه این کار را بهتر انجام دهید فقط بنویسید و سپس شروع به مطالعه دوباره کنید. بخش‌های نامرتبط  و اضافی را حذف کنید و سعی کنید شروع و پایان داستان به شفاف‌ترین حالت ممکنه درآید. اگر پایان داستان نیز ضعیف باشد خواننده بسیار ناامید خواهد شد. سعی کنید شفاف‌ترین و سرراست‌ترین پایان ممکنه را رقم بزنید و از بیهوده‌گویی و پرگویی که هر دو باعث ابهام خواهد شد بپرهیزید.

۱۰- هرگز تصویر اصلی را فراموش نکنید

الآن که بحث شروع و پایان کتاب را گفتیم تنها چیزی که می‌ماند تصویر اصلی داستان. مجدداً باید به تصویر و ایده اصلی داستان نگاه کنید. سعی کنید محتوایتان یک ایده‌ای داشته باشد که چیزی بیشتر از سایر داستان‌ها به خواننده ارائه کند. یک حس، فکر، عاطفه، هیجان و یک رویداد خاص. به یاد داشته باشید که کتاب فقط نقطه آغازین و پایانی نیست که فقط به آن تمرکز کنید. معمولاً نویسندگان مبتدی ۸۰ درصد انرژی خود را به این سؤال می‌گذارند که چگونه شروع کنیم و تمام کنیم. درحالی‌که این تصویر اصلی و محتوای اصلی داستان است که در کنار یک شروع و پایان خوب، کتاب را ماندگار خواهد کرد.

۱۱- ویراستاری متن فراموش نشود

این جمله که تمام نویسندگان موفق در کنارشان یک ویراستار موفق و قوی دارند را فراموش نکنید. واقعاً لازم است یک فرد حرفه‌ای از دیدگاهی دیگر داستان شما را بخوانید و شروع به حلاجی متن و تحلیل آن کند. در این فرایند، خطاهای نگارشی اصلاح می‌شود، الگوهای تکراری کشف می‌شود، ضعف‌ در تکنیک حل‌وفصل می‌شود و یک اثر صیقل دیده و دقیق حاصل می‌گردد.

۱۲- خواننده خود را در نظر بگیرید

به خوانندگان خود احترام بگذارید و هوای آن‌ها را در محتوا داشته باشید. برای مثال از خود بپرسید در توصیف فلان قبیله آیا جانب بی‌طرفی و عدالت رعایت شده است یا خیر؟ آیا تعصبات فرهنگی و سیاسی و دینی در روایت منعکس شده است؟ و موارد مشابه. عدم رعایت هرکدام از این موارد باعث صدمه زدن به خواننده خواهد شد به شکلی که آن‌ها را نسبت به نوشته شما بی‌اعتماد خواهد نمود. البته که کسب رضایت همه خوانندگان کار آسانی نیست. اما، شما باید بتوانید اعتماد و اطمینان اکثریت خوانندگان خود را جلب کنید.

۱۳- سطح سواد و دانش خود را در نگارش بالاتر ببرید

تئوری‌های مختلف در حوزه نگارش متون ادبی را بخوانید و سعی کنید با تکنیک‌ها و ظرافت‌های نگارش به‌صورت علمی آشنا شوید. وقتی سطح دانش علمی خود را از مهارت نوشتن بالاتر ببرید، راحت‌تر متوجه ظرافت‌ها و تکنیک‌‌های استفاده شده در آثار نویسندگان بزرگ خواهید شد و به‌صورت ناخودآگاه از آن‌ها در نگارش خود استفاده خواهید کرد.

۱۴- از کلاس‌های آموزشی استفاده کنید

شما مطمئن باشید که هرچقدر در دوره‌‌ها و کلاسهای آموزشی نوشتن شرکت کنید به همان‌قدر بیشتر اطلاعات به دست خواهید آورد. در این دوره‌ها گاهاً اطلاعاتی ارائه می‌شود که  شما مجبور بودید برای پیدا کردن آن‌ها ساعت‌ها و شاید ماه‌ها مطالعه کنید و کتب بسیاری را بخوانید. به‌عوض، شاید در یک دوره  ۴۰ ساعته، همه آن‌ها را به دست خواهید آورد و این یک امکان بسیار جذاب است.

۱۵- در مقابل بازخورد انعطاف‌پذیر باشید

نمی‌توان گفت همه انتقادها سازنده و آموزنده است اما سعی کنید از افراد صاحب سبک و قوی بازخورد دریافت کنید. نتیجه بازخورد احتمالاً این باشد که مجبور شوید هرچه را که نوشته‌اید را به دور بیاندازید. ولی اشکالی ندارد شما فقط نوشته‌ها را به دور انداخته‌اید اما تجربه‌ای که از آن کسب کرده‌اید را در درون خود خواهید داشت و تنها چیزی که مهم است همین است.

۱۶- با نویسندگان دیگر در ارتباط باشید

هرچقدر با نویسندگان دیگر در ارتباط باشید بیشتر می‌توانید مهارت‌های جدید کسب کنید. امروزه، ارتباطات به‌قدری راحت‌تر شده است که شما به‌آسانی می‌توانید با بزرگ‌ترین نویسندگان به‌آسانی در هرجایی که هستید ارتباط برقرار کنید. از این امکان استفاده کنید و مانند هر کار دیگر، سعی کنید با نویسندگان خوبی همکاری و اشتراک نظر داشته باشید.

۱۷- پایدار و ثابت‌قدم باشید

موفقیت یک‌دریک لحظه خاصی اتفاق می‌افتد. این گفتار به آن منظور نیست که موفقیت را شانسی قلمداد کنید. درحالی‌که شما به دنبال کسب یک مهارت هستید هیچ تصوری ندارید که چقدر از موفقیت دور یا نزدیک هستید. به کار و تلاش خود ادامه دهید و ثبات قدم داشته باشید و مطمئن باشید مزه دهانتان بالاخره با موفقیت آشنا خواهد شد.

۱۸- فروتن باشید

قرار نیست تمامی ایده‌ها و سبک‌های نوشتاری شما درست باشد و بقیه موارد اشتباه. بازخورد دهند‌گان خود را ناامید نکنید. با آن‌ها نجنگید و سعی کنید گوش دهید. اما در عمل احتمال دارد برخی از آن‌ها را لحاظ نکنید و این هیچ اشکالی ندارد. اما جنگیدن بر سر ایده‌ و سعی در موفق و بکر جلوه دادن آن‌ها کار نویسندگی شما را خراب خواهد کرد. پس با فروتنی و متانت کار خود را پیش ببرید.

۱۹- شکست و طرد شدن را در آغوش بگیرید

مطمئن باشید اگر به سطل زباله نویسندگان بزرگ سری بزنید آن را پر از کاغذهایی خواهید دید که مجبور شده‌اند بعد از ماه‌ها تلاش به زباله‌دان انتقال دهند. زباله‌دان هیچ نویسنده موفقی خالی نیست. تنها زباله‌دان نویسندگانی خالی است که یا تاکنون چیزی ننوشته‌اند یا اینکه جزو ضعیف‌ترین نویسندگان محسوب می‌شوند. بنابراین، هرگاه اثر و نوشتار خود را به زباله‌دان می‌اندازید مطمئن شوید که می‌خواهید چیزی یاد بگیرید و حتماً نیز پیشرفت خواهید کرد.

 

ای بوک چیست؟ جادوی کتاب الکترونیکی

ای بوک چیست؟ جادوی کتاب الکترونیکی

چه موقع کتاب، کتاب نیست؟ خوب صد البته وقتی به صورت کتاب الکترونیکی است! در اواخر دهه ۱۹۹۰، ناگهان اختراع “کاغذ الکترونیکی” دنیایی از امکانات را گشود. با استفاده از این فناوری کم مصرف پ، مردم می توانستند بدون تعویض مداوم باتری، به طور ناگهانی کتاب‌هایی را روی دستگاه دیجیتال بخوانند. اختراع کتاب الکترونیکی، با رونق انتشار دیجیتال همراه شد و به خوانندگان اجازه می دهد تا بلافاصله کتابها را در هر مکان با هر دستگاهی خریداری و حمل و نقل کنند و بخوانند. در این مطلب، ما به محبوب‌ترین قالب‌های کتاب الکترونیکی خواهیم پرداخت و دلایلی را که (تقریبا) هر نویسنده باید به فکر پیوستن به انقلاب نشر دیجیتال باشد، نشان خواهیم داد. با سایت چاپ کتاب نارون دانش تا انتهای مطلب ای بوک چیست؟ جادوی کتاب الکترونیکی همراه باشید.

ای بوک چیست؟ جادوی کتاب الکترونیکی

دو نمونه از رایج ترین قالب‌های کتاب الکترونیکی

درست همانطور که رایانه های شخصی در برابر مکینتاش و آیفون با دستگاههای اندرویدی مبارزه می کنند، دو فرمت مهم کتاب الکترونیکی نیز وجود دارد. اما نگران نباشید: اگر به دنبال انتشار کتاب الکترونیکی هستید، فقط باید یکی از آنها را انتخاب کنید.

۱- ای پاب (EPUB)

رایج ترین فورمت کتاب الکترونیکی یعنی “EPUB” این روزها تقریباً مترادف با “کتاب الکترونیکی” است. بیشتر دستگاه‌های خوانندگان الکترونیکی موجود در بازار از این نوع فورمت به عنوان پیش فرض استفاده می‌کنند؛ بنابراین چه کتابی از Google بخرید و چه کتابی را از Overdrive قرض بگیرید، اکثر توزیع کنندگان فورمت EPUB را روی دستگاه شما قرار میدهند.

بیشتر بخوانید: آشنایی با کتاب صوتی و مزایای آن برای نویسندگان و صاحبان اثر

۲- AZN: قالب مختص آمازون

خرده فروشی که EPUB ها را نمی فروشد، آمازون است. در عوض ، آنها از قالب کتاب الکترونیکی اختصاصی خود به نام AZN استفاده می کنند که تکامل یافته در قالب قبلی MOBI آنهاست. این فورمت تفاوت زیادی با EPUB دارد زیرا از فناوری مدیریت حقوق دیجیتال (DRM) نیز برخوردار است که اشتراک و سرقت ادبی را دشوارتر می کند.  نیازی به نگران شدن در مورد به خاطر سپردن تمام این کلمات اختصاری نیست اما این روزها انتشارات Kindle Direct (بستر نویسنده آمازون) فورمت EPUB را می‌پذیرد که به طور خودکار برای شما به AZN تبدیل می کند. این بدان معنی است که صاحبان اثر می‌توانند با صرفا با کاربرد فورمت EPUB امور خود را جلو ببرند.

چرا (تقریبا) هر نویسنده‌ای نیاز به انتشار کتاب الکترونیکی دارد

اولاً ما اکنون در دنیای دیجیتال زندگی می کنیم: از سال ۲۰۰۷ ظهور کتاب‌های الکترونیکی خرید و مطالعه میلیون‌ها خواننده را تغییر داد و می‌توان گفت که آینده را نیز به خود اختصاص داد. ثانیا، احتمالاً کار شما را به عنوان یک نویسنده مستقل آسان‌تر خواهد کرد! کتاب‌های الکترونیکی به نویسندگان مستقل این امکان را می‌دهد تا مخاطبان گسترده‌ای داشته باشند و به عنوان نویسنده امرار معاش کنند. در حقیقت، برای اکثر نویسندگان که امروز می‌خواهند آثار خود را نشر دهند، داشتن یک طرح توزیع چاپ فیزیکی کتاب توصیه نمی‌شود. بیایید نگاهی دقیق‌تر به مزایای انتشار کتاب الکترونیکی برای نویسندگان بیندازیم.

آنها برای دسترسی عالی هستند

نکته قابل توجه در مورد کتاب‌های الکترونیکی این است که چقدر قابل تنظیم هستند: شما می‌توانید از قلم و اندازه قلم گرفته تا رنگ پس زمینه تنظیم کنید. خوانندگان با مشکلات بینایی اکنون می‌توانند تقریباً به هر کتابی دسترسی پیدا کرده و محتوای آن را به صورت «چاپ بزرگ‌تر» درآورند. این بدان معنی است که اندازه و موقعیت قلم ثابت نیست و می‌توان بر حسب نیاز آنر بزرگتر و کوچکتر کرد.

ساخت آنها ارزان و فروش آنها آسان است

برای ایجاد کتابهای الکترونیکی کاغذ، جوهر و چسب لازم نیست. نیازی نیست که آنها در یک انبار نگهداری شود و با کامیون در سراسر کشور حمل شود. در نتیجه، هزینه های سربار تقریبا ناچیز است و در نتیجه قیمت‌ها پایینتر خواهد آمد.

می توانید بلافاصله به مخاطبان عظیم دسترسی پیدا کنید 

با توزیع دیجیتالی کتاب های الکترونیکی، هر نویسنده می تواند تقریباً فوراً و بدون خروج از خانه خود به خوانندگان در سراسر جهان دسترسی داشته باشد و کتاب خود را در معرض نه تنها یک بخش جغرافیایی خاص بلکه فراتر از آن قرار دهد.

می توانید به سرعت و بصورت رایگان آنها را سریعاً فورمت بندی کنید 

قالب بندی و صفحه آرایی کتابهای فیزیکی کار سختی است. در حالیکه این مساله در کتب الکترونیکی به سادگی انجام می‌شود و بسیار کار را ساده‌تر می‌کند.

نقاط ضعف انتشار کتاب های الکترونیکی چیست؟

صادقانه بگویم دلیلی وجود ندارد که شما را از چاپ کتاب دیجیتالی دور نماید یا بترساند. تنها یک مساله وجود دارد که برخی از خوانندگان دوست دارند کتابهای فیزیکی مطالعه کنند و از مطالعه کتب دیجیتالی سرباز می‌زنند. اما تغییرات به حدی سریع در حال رخ دادن است که این خوانندگان نیز دیر یا زود به سمت کتابهای الکترونیکی خواهند رفت.

قطع کتاب و انواع رایج آن در چاپ کتاب

قطع کتاب و انواع رایج آن در چاپ کتاب

در این مطلب قصد داریم به بررسی مطلبی با عنوان قطع کتاب و انواع رایج آن در چاپ کتاب بپردازیم. قطع کتاب یا همان اندازه کتاب اصطلاحاً به اندازهٔ درازا و پهنای کتاب می‌گویند. به عبارت دیگر، قطع کتاب به‌طور کلی اندازهٔ طول در برابر عرض هر برگ سنجیده می‌شود، یا گاهی اندازهٔ طول در برابر عرض جلد یک کتاب است. تعدادی از اصطلاحات به‌طور معمول برای اندازهٔ کلی (عمومی) کتاب‌ها توسط مراکز چاپ و کتابخانه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. فلسفه به وجود آمدن قطع‌های مختلف کتاب آن است که برحسب نوع کاربرد یک کتاب، استفاده از آن آسانتر و کاربردی‌تر باشد. برای مثال، کتابی که به‌راحتی بتواند همراه افراد باشد و فضای زیادی اشغال نکند باید مثلاً در قطع جیبی چاپ شود. با سایت چاپ کتاب نارون دانش تا انتهای مطلب همراه باشید. 

قطع کتاب و انواع رایج آن در چاپ کتاب

در ایران و سایر کشورها قطع های رایج کتاب عبارتند از:

۱- قطع رقعی

۲- قطع وزیری

۳- قطع پالتویی

۴- قطع رحلی

۵- قطع خشتی

۶- قطع جیبی

در تصویر زیر اندازه و شکل هریک از این قطع‌های کتاب را مشاهده می‌کنید.

قطع کتاب و انواع رایج آن در چاپ کتاب

بررسی انواع قطع های دیگر کتاب و کاربردهای هریک از آنها

۱- قطع سلطانی

ابعاد کاغذ این قطع در حدود ۳۴ در ۴۹ سانتی متر است. اگر قصد چاپ کتاب‌های نفیس باشد معمولاً از این قطع استفاده می‌شود.

۲- قطع وزیری

ابعاد کاغذ در این قطع ۱۷ در ۲۳ سانتی‌متر می‌باشد که عموماً برای چاپ کتاب‌های درسی موجود در بازار از قطع وزیری استفاده می‌شود.

۳- قطع رقعی

اندازه کاغذ در قطع رقعی ۱۴ در ۲۱ سانتیمتر می‌باشد و کاربرد بسیار زیادی در چاپ کتب رمان دارد.

۴- قطع رحلی بزرگ

ابعاد کاغذ در این قطع معمولاً ۲۳ در ۳۳ سانتمیتر است که برای چاپ مجلات و آگهی‌نامه های عموماً از این قطع بهره می‌برند.

۵- قطع رحلی کوچک

اندازه کاغذ در قع رحلی کوچک ۲۹ در ۲۱ سانتی متر است که مشابه با اندازه یک برگ کاغذ A4 می‌باشد. از این قطع برای چاپ ماهنامه و مجلات و حتی برخی کتب درسی استفاده می‌شود.

۶- قطع خشتی کوچک

اندازه کاغذ در این قطع ۱۶٫۵ در ۱۶٫۵ سانتی‌متر است. معمولاً جهت چاپ کتاب‌های داستانی کودکان از این قطع بیشتر استفاده می‌شود.

۷- قطع خشتی بزرگ

اندازه کاغذ در این قطع ۲۳ در ۲۳ سانتی متر است که مانند قطع خشتی کوچک برای چاپ کتاب های داستانی کودکان بیشتر استفاده می‌شود.

۸- قطع جیبی کوچک

سایز کاغذ در این قطع حدود ۱۰ در ۱۴ می‌باشد که برای چاپ کتابها و دفاتر یادداشت کوچک بسیار کاربردی است.

۹- قطع جیبی بزرگ

اندازه کاغذ در این قطع ۱۱٫۵ در ۱۶٫۵ است. این سایز دقیقا مانند قطع جیبی کوچک برای چاپ کتابها و دفاتر یادداشت کوچک بسیار کاربردی است. 

۱۰- قطع پالتویی

اندازه کاغذ در این قطع ۱۰ در ۱۹٫۵ و ۱۱٫۵ در ۲۲ سانتیمتر است. این قطع برای چاپ مطالب بلند که دارای عرض کم هستند استفاده می‌شود.

در تصویر زیر به اندازه برخی دیگر از قطوع و مقایسه بین آنها پرداخته‌ایم.

قطع کتاب و انواع رایج آن در چاپ کتاب

در این مطلب سعی کردیم به صورت مصور و مختصر به تشریح مطلب قطع کتاب و انواع رایج آن در چاپ کتاب بپردازیم. هریک از قطع‌های کتاب با یک هدف و کاربرد انتخاب می‌شوند و در نهایت این هدف را دارند که در حدمت سهولت استفاده مخاطبین خود باشند. انتشارات نارون دانش نیز با رعایت تمامی استانداردهای موجود در بازار کتاب ایران، سعی در ارتقا بخشی به کیفیت صنعت چاپ کتاب دارد و خود را ملزم به رعایت تمامی اصول مهم در این حوزه نموده است.

اگر قصد چاپ کتاب رمان دارید، می‌توانید از طریق شماره‌های تماس و ایمیل انتشارات، با ما در ارتباط باشید.

اندازه داستان کوتاه چقدر است؟

اندازه داستان کوتاه چقدر است؟ پاسخی به تمامی سوالات

تعیین اندازه داستان کوتاه ممکن است یک کار ساده به نظر برسد، اما در واقع اینگونه نیست. اندازه داستان کوتاه چقدر است؟ پاسخ به این سوال می‌تواند بسیار دشوار باشد. بله، یک داستان کوتاه کوتاه است، اما بلاخره تا چه حد؟ آن حاوی چند کلمه است؟ علاوه بر این، کدام ویژگی‌ها به غیر از اختصار، می‌تواند یک داستان را در طبقه داستان کوتاه قرار دهد؟  این پست این پرسش ها را با واضح ترین شرایط ممکن، شامل طول متوسط داستان کوتاه، سایر ویژگی های یک داستان کوتاه و مثال‌های فراوان بیان خواهد کرد. در پایان، شما باید دقیقاً بدانید که داستان کوتاه در واقع چیست و خودتان را نیز آماده نگارش یک داستان کوتاه کنید. با وب سایت چاپ کتاب نارون دانش همراه باشید.

اندازه داستان کوتاه چقدر است؟

متوسط داستان کوتاه حدود ۳۰۰۰ تا ۷۰۰۰ کلمه است، اما می تواند تا ۱۰ هزار کلمه باشد و هنوز هم به عنوان “داستان کوتاه” طبقه‌بندی شود. یک داستان کوتاه با ۱۰۰۰ کلمه یا کمتر را flash fiction می‌نامیم و یک داستان با ۵۰۰ کلمه یا کمتر یک microfiction است. به عبارت دیگر، طول داستان کوتاه بسیار ساده است! اگر یک قطعه داستانی را که ۱۰ هزار کلمه یا کمتر است خوانده‌اید، می توانید آن را یک داستان کوتاه نامگذاری کنید. اگر کمتر از ۱۰۰۰ کلمه باشد، می توانید آن را فلش فیکشن یا ریز داستان (microfiction) بنامید، اما هر دوی اینها زیرمجموعه داستان کوتاه هستند.

میانگین تعداد کلمات یک داستان کوتاه در حدود ۵ یا ۶ هزار کلمه را شامل می‌شود. برای مثال، متن داستان کوتاه “شناگر” جان چیور تقریباً ۵۰۰۰ کلمه است، “لاتاری” شرلی جکسون حدود ۳۰۰۰ و داستان “Cat Person” – داستان نیویورکر که در اواخر سال ۲۰۱۷ منتشر شد – کمی بیش از ۷۰۰۰ کلمه است.).

در اینجا یک اینفوگرافیک وجود دارد که تعداد کلمات ده داستان کوتاه معروف را مقایسه می کند؛ همه عناوینی که در زیرآمده‌اند جزو داستانهای کوتاه حساب می‌شوند. برای تسهیل در انتقال اطلاعات این نمودار، برای مثال داستان لاتاری حدود ۳۰۰۰ کلمه را شامل می‌شود و داستان گربه سیاه حدود ۴۰۰۰ کلمه.

اندازه داستان کوتاه چقدر است؟

سایر ویژگی‌های داستان کوتاه کدامند؟

همانطور که اشاره کردیم، یک داستان کوتاه میتواند از ۱۰ کلمه تا ۱۰ هزار کلمه باشد. اما بیایید درمورد ویژگی‌های دیگری که علاوه بر تعداد کلمات، یک داستان را در حوزه داستان کوتاه طبقه‌بندی می‌کند، صحبت کنیم. این ویژگی‌ها عبارتند از:

حالت و لحن، شخصیت‌ها و صحنه‌ها و مدت زمانی که برای خواندن و نوشتن لازم است. برای مبتدیان، برخلاف بیشتر رمان‌ها، داستان‌های کوتاه بیش از هر چیز به لحن  و حالت داستان متمرکز می‌شوند – ایجاد یک فضای قوی به طوری که خوانندگان حتی در مدت زمان کوتاهی احساس غوطه ور شدن در آن را می‌کنند. این کار تا حدودی یک مهارت است و تا حدی هم یک حرکت تاکتیکی است. در واقع، یک داستان کوتاه معمولی فقط ۱-۲ شخصیت اصلی و حداکثر ۵-۶ صحنه دارد. بسیاری از داستان‌های کوتاه فقط از یک صحنه کشیده شده تشکیل شده‌اند تا بخواهند مدام خبین صحنه‌های مختلف در رفت و آمد باشند.

سرانجام، متخصصان داستان کوتاه را چنین تعریف می‌کنند: “داستانی که به اصطلاح در یک نشستن قابل خواندن باشد.” طبیعتاً نوشتن داستان کوتاه کمتر از داستان بلند زمان می‌برد!

با در نظر گرفتن این ویژگی‌ها، احساس شما از فرم داستان کوتاه باید باد این توضیحات شکل گرفته باشد و بدانید که داستان کوتاه چیست! اما در مورد تفاوت‌‌های داستان کوتاه با سایر فرم‌های نوشتاری، هنوز چند قسمت خاکستری وجود دارد که سعی خواهیم کرد در این چند بخش بعدی آنها را روشن کنیم.

شعر می‌تواند به عنوان یک داستان کوتاه عمل کند

شعر گاهی می‌تواند به عنوان یک داستان کوتاه عمل کند. مثلا اشعاری که به صورت نثر هستند (یعنی وزن شعری ندارند) اما در طول خود داستانی را روایت می‌کنند. یا یک قصیده می‌تواند در دل خود داستانی را مطرح کند. این اشعار، برچسب داستان کوتاه را هیچ وقت ندارند اما در اندازه‌ای مشابه با اندازه داستان کوتاه در خدمت همان نوع روایت هستند و فرم جالبی هستند که در اختیار افراد خلاق قرار می‌گیرند.

رمان‌ها داستان کوتاه نیستند

رمان‌ها قطعاً در زیرمجموعه داستان کوتاه نیستند. دقیقاً به همین دلیل است که آنها دسته بندی خاص خود را دارند. یک رمان به طور قابل توجهی بیش از یک داستان کوتاه کلمات را شامل می‌شود ، معمولاً در محدوده ۲۰ تا ۳۰ هزار کلمه و حتی می‌تواند تا ۴۰ هزار کلمه باشد.

رمان‌های دارای صحنه‌های محتلف و شخصیت‌های متعددی هستند. از نمونه‌های بارز رمان می‌توان به اثر “کارول کریسمس” چارلز دیکنز و “کورالین” از نیل گیمان اشاره کرد، که هر کدام حدود ۳۰،۰۰۰ کلمه دارند.

رمان‌ها پیچیده‌ترند. با این حال، هنوز هم می توانید به ملاک‌هایی چند نگاه کنید تا تفاوت را تشخیص دهید: آیا اثر شامل تعداد اندک صحنه است، یا تعدا صحنه‌ زیادی را شامل می‌شود؟ آیا بازیگران محدود به چند شخصیت هستند یا خیر؟ با پاسخ به این سوالات می‌توانید تفکیک کنید که اثر یک داستان کوتاه است یا داستان بلند.

flash fiction ها و میکروفیکشن‌ها “کوه های یخی” هستند

 ما قبلاً ثابت کردیم که فلش فیکش و میکروفیکشن داستان کوتاه هستند. اما سوال اینجاست که پس چرا خود اسامی دیگری دارند؟ تا حدی به این دلیل که انسان‌ها دوست دارند تا آنجا که ممکن است خاص باشند، حتی اگر اختلافات بسیار ناچیز باشد – اما در واقع دلیل اصلی آنست که چند ملاک غیر از تعداد کلمات وجود دارد که داستان‌های فلاش و ریز داستان‌ها را از داستان‌های کوتاه با استاندارد متمایز می‌کند. تفاوت اصلی این است که هرچه تعداد کلمات شما برای گفتن یک داستان کمتر باشد، باید بیشتر از قدرت القا استفاده کنید. داستان‌های فلاش، به ویژه ریز داستان‌های فوق کوتاه، کاملاً پیرو  اصل تئوری کوه یخ ارنست همینگوی هستند. این تئوری در زمینه ساحت داستان توسط او ارایه شد.

یکی از معروف‌ترین ریز داستان نگاشته شده توسط خود همینگوی است که متشکل از ۶ کلمه می‌باشد:

برای فروش: کفش‌ کودک، پوشیده‌نشده

For sale: baby shoes, never worn

هرچند داستان متشکل از ۶ کلمه است اما در پشت آن معانی بسیار عمیقی نهفته است.

نمونه‌های دیگری از داستان کوتاه

در زیر لیست دیگری از داستان‌های کوتاه را ارایه نموده‌ایم.

۱- داستان تپه‌های چون فیل‌های سفید اثر ارنست همینگوی شامل ۱۵۰۰ کلمه

۲- داستان کوتاه بخت آزمایی یا لاتاری اثر شرکلی جکسون مشتمل بر ۴۰۰۰ کلمه

۳- داستان گریه سیاه اثر ادگار آلن پو مشتمل بر ۴۰۰۰ کلمه

۴- داستان گوسفند قربانی  اثر رولد دال مشتمل بر ۴۰۰۰ کلمه

۵- داستان Woman Hollering Creek اثر ساندرا سیسنروس مشتمل بر ۴۵۰۰ کلمه

۶- داستان شناگر  اثر جان چیور مشتمل بر ۵۰۰۰ کلمه

۷- داستان A Good Man Is Hard to Find اثر فلنری اوکرول مشتمل ۶۵۰۰ بر کلمه

۸- داستان Cat Person اثر کریستین روپینیان مشتمل بر ۷۰۰۰ کلمه

اگر قصد ویرایش کتاب و چاپ کتاب را دارید، همین حالا سفارش خود را ثبت کنید تا همکاران ما با شما تماس بگیرند.

 

 

چگونه یک رمان بنویسیم؟

چگونه یک رمان بنویسیم؟

چگونه یک رمان بنویسیم؟ شاید شما نیز جزو آن دسته از افرادی باشید که علی‌رغم خواندن کتاب رمان‌های متعدد، تصمیم گرفته باشید رمانی را بنویسید اما نمی‌دانید چگونه شروع کنید. نوشتن اولین رمان معمولاً چالشی بسیار بزرگ است که تصاویر و اتفاقات مبهم و تیره و تاری در ذهن نویسنده از آینده کتابی که در حال نگارش است به وجود خواهد آورد. در بسیاری از افراد، خواندن رمان‌های متعدد این انتظار را به وجود می‌آورد که اگر آن‌ها شروع به نوشتن یک رمان کنند، یقیناً خیلی راحت بتوانند از عهده کار برآیند؛ اما باید در همین قدم اول به افرادی که قصد نوشتن رمان دارند بگوییم لزومی ندارد اگر شما یک‌عمر موسیقی گوش کرده‌اید، شروع به نواختن یک از آلات موسیقی بکنید قبل از اینکه آموزشی دیده باشید. توصیه‌های مهمی که در اینجا مطرح خواهد شد نیز صرفاً بخشی از آموزش‌های تاثیرگذاری است که در حین فرآیند تمرین برای نگارش، بسیار مفید و موثر خواهند بود. با سایت چاپ کتاب نارون دانش همراه باشید.

چگونه یک رمان بنویسیم؟

برای نگارش رمان مباحث بسیار زیادی مطرح می‌شود که ما در ساده‌ترین شکل ممکنه در اینجا سعی نموده‌ایم به صورت مرحله به مرحله اصل‌ترین نکات آن را مطرح سازیم. 

برای نوشتن رمان ۱۵ مرحله اساسی وجود دارد که عبارتند از:

۱- مشخص کردن ایده اصلی رمان

۲- مطالعه کتابهای مشابه در ژانر مورد علاقه خود

۳- انتخاب زاویه دید برای داستان (novel’s point of view)

۴- انتخاب زمینه داستان

۵- توسعه دادن شخصیت‌های اصلی داستان

۶- تعیین نمودن جدال‌ها، تعارضات و اشتراکات داستان

۷- ایجاد طرح کلی رمان

۸- طرح‌ریزی ساختار برای داستان

۹- انتخاب نرم‌افزار جهت نوشتن داستان

۱۰- شناسایی مخاطبین رمان

۱۱- تعین روال نگارش رمان

۱۲- انتخاب و تعیین تکنیک‌های ادبی و فنی در نگارش رمان

۱۳- مرور رمان نگارش شده

۱۴- اخذ بازخورد از اطرافیان بعد از اتمام نگارش یا حین نگارش رمان

۱۵- انتخاب یک ویراستار حرفه‌ای قبل از چاپ کتاب

پیشنهاد می‌کنیم قبل از شروع به نگارش داستان این پارگراف را برای خود کامل کنید:

رمانی که من خواهم نوشت در ژانر {….} خواهد بود. روایت این داستان یا زاویه روایت آن به شکل {….} و موقعیت مکانی آن {….} و زمانی آن {….} خواهد بود. این داستان یک قهرمان به نام {….} دارد که با انگیزه {….} به دنبال هدف {….} است. اما تعارضاتی مانند {….} به او در رسیدن به هدف مانع خواهند شد و ریسک‌هایی مانند {….} برای او خواهد داشت.

۱- مشخص کردن ایده اصلی رمان

اگر در حال ایده پردازی در مورد یک داستان هستید سعی کنید یک یا دو سطر را درباره موضوع کتاب خود بنویسید. تا زمانی که ننویسید و ایده خود را صرفاً در ذهن دارید ایده تشکیل نخواهد شد. ذهن سیال است. سیالی ذهن را باید گاهی متوقف کنید، محتوای آن را یادداشت کنید و اجازه دهید مجدداً به سیالی خود ادامه دهد. بنابراین، توصیه موکد ما این است که هر لحظه که ایده‌ای به ذهنتان می‌رسد آن را همان لحظه یادداشت کنید زیرا ویژگی سیالی ذهن باعث فراموشی آن خواهد شد.

۲- مطالعه کتابهای مشابه در ژانر مورد علاقه خود

نمی‌توان بدون خواندن اقدام به نوشتن کرد. شما نمی‌توانید بدون شنیدن حرف بزنید و یا بدون شنیدن و حرف زدن بخوانید. پس لازمه اصلی نویسندگی آن است که میزان مطالعه خود را مخصوصاً در ژانرهایی که دوست دارید افزایش دهید.

دلایل زیادی وجود دارد که قبل از نویسندگی باید مطالعه نمایید:

الف) شما درک درستی از آنچه قبلاً انجام شده است پیدا خواهید کرد و تمرکز خود را به روی موضوعات جدید در همان ژانر ارایه خواهد کرد.

ب) از طرف دیگر، شمامی‌توانید آنچه که در یک ژانر خاص محبوبیت یافته است را درک کنید و خواهید دانست که خوانندگان چه انتظاراتی دارند.

ج) خوش می گذرد. اگر خواندن کتاب را دوست ندارید، چرا می‌خواهید بنویسید؟

۳- انتخاب زاویه دید برای داستان (novel’s point of view)

کلاً برای انتخاب زاویه دید برای روایت داستان چند سبک وجود دارد:

الف) اول شخص: داستان از منظر نویسنده اصلی داستان گفته می‌شود. ضمیر اصلی ن مورد استفاده در روایت داستان “من” است

ب) دوم شخص: خواننده مستقیماً مورد خطاب قرار می‌گیرد و از آن‌ها می‌خواهد كه خود را در قالب شخصیت داستان قرار دهند. ضمیر اصلی مورد استفاده در این نوع زاویه دید “شما” است.

ج) سوم شخص نوع اول: راوی فقط بینش و افکار و احساسات یک شخصیت واحد را در یک زمان دارد. ضمایر مرتبط با این زاویه دید عبارتست از او  یا آن‌ها.

د) سوم شخص نوع دوم: راوی فردی است آگاه به تمامی شخصیت‌های داستان و می تواند هر اتفاقی را برای هر شخصیت در هر نقطه از داستان برملا کند. ضمایر مورد استفاده همانند سوم شخص نوع اول است.

شما نیز برحسب علاقه خود می‌‌توانید زاویه دید برای روایت داستان را برحسب این موارد انتخاب نمایید.

۴- انتخاب زمینه داستان

به این جمله دقت کنید:

“ملکه بر تحت پادشاهی جلوس نمود و ملازمان در کنار او ساکن شدند”

فرض کنید شما با این ادبیات و این سمبول‌ها (مانند ملکه و ملازمان وی) داستانی از عصر جدید را روایت می‌کنید! طبیعتاً نه لحن داستان و نه سمبولها و نقش‌ها متناسب با عصر جدید نیست. بارها افرادی رمان‌‌هایی از فرهنگ‌های غیر ایرانی نوشته‌اند که تماماً نمادها و باورها و ارزشهای ایرانی در داخل آن جلوه‌گر می‌کرد. شاید با این مثال متوجه منظورمان از زمینه داستان شده‌اید. بله، هر فرهنگی و هر کشوری یک زمینه دارد که آن را باورها، اتفاقات تاریخی، ارزشها و فرهنگ خاصی وجود دارد.

بنابراین، وقتی می‌خواهید داستانی را خارج از زمینه‌ای که از آن اطلاعات ندارید بسازید، حتماً می‌بایست در مورد اختصاصات زمینه‌ای آنجا اطلاعات خوبی کسب کنید. به صورت ساده‌تر از خود بپرسید این داستان در کجا و در چه تاریخی رخ داده است؟ سپس بر حسب تناسب جوابتان الزامات زمانی و مکانی را رعایت نمایید.

۵- توسعه دادن شخصیت‌های اصلی داستان

برای پردازش شخصت‌های داستان از کجا می توانید شروع کنید؟ در زیر الگویی را برای پردازش شخصیت‌های داستان ارایه می‌دهیم:

 ۱- هدف: شخصیت شما چه می‌خواهد؟ به عنوان مثال، هدف هری پاتر شکست لرد ولدمورت است.    

۲- انگیزه: چرا شخصیت شما این هدف را دارد؟ هری باید لرد ولدمورت را تضمین کند تا امنیت جادوگران جهان را تضمین نماید و انتقام پدر و مادر مرده خود را بگیرد.

۳- پویا یا ایستا: آیا شخصیت شما در طول دوره داستان دچار تحولات اساسی خواهد شد یا تا حد زیادی یکسان خواهند ماند؟

پس از ایجاد این عناصر اصلی، می‌توانید به بررسی جنبه‌های دیگر شخصیت‌های خود بپردازید و آنگاه:    

الف) یک فایل برای هر کاراکتر ایجاد کنید که همه چیز از ظاهر گفته تا شخصیت فردی و خانواده او را پوشش دهد. هرمطلب یا ایده جدیدی که برای یک شخصت به ذهنتان رسید می‌توانید فایل همان شخصیت را باز کرده و در آن اضافه کنید.

ب) تاریخچه‌ای کلی از هریک از شخصیت‌های خود به وجود آورید و سعی کنید بین این تاریخچه‌ها و شخصیت‌‌های داستان هماهنگی‌هایی به وجود آورید.

ج) نام هریک از شخصیت‌های خود را انتخاب کنید و من بعد وقتی فکر می‌کنید، با نام هریک از شخصیت‌‌ها را خطاب کنید و در ذهن خود مرور کنید.

۶- تعیین نمودن جدال‌ها، تعارضات و اشتراکات داستان

به عقیده Kurt Vonnegut یكی از جهانی ترین انواع داستان، داستان “مردی در یک سوراخ” است: كسی دچار مشكل می‌شود و سپس سعی می كند از آن خارج شود. نوع دوم داستان “شکست عشقی” است: کسی چیزی دارد، آن را از دست می دهد و سپس سعی می کند تا آن را بازگرداند. در هر دو مثال، یک درگیری وجود دارد که داستان را هدایت می کند و در واقع، در صورت عدم درگیری، یک رمان واقعاً فقط یک گزارش طولانی است. درگیری همان چیزی است که باعث می‌شود مسیر شخصیت‌های شما برای دستیابی (یا عدم دستیابی) هدفشان برای خوانندگان جالب باشد این مجموع موانعی است که شخصیت اصلی در طول مسیر با آن روبرو می‌شود.

در رمان‌ها دو مقوله گسترده از تعارض وجود دارد و برای جذاب شدن داستان ایده خوبی است که هر دو را شامل شود:

کشمکش داخلی: ویژگی‌های شخصیتی و درونی و ذاتی هریک از شخصیت‌های داستان را شامل می‌شود که هنگام تلاش برای رسیدن به هدف خود مانع می‌شوند. به عنوان مثال، درگیری درونی Frodo در ارباب حلقه‌ها این است که نگذارد حلقه او را فاسد کند.

کشمکش خارجی: به مجموعه شرایط و موانعی که خارج از کنترل شخصیت یا شخصیت‌های داستان هستند و مانع از دستیابی آن‌ها به هدف خود می‌شود. برای مثال، داشتن رقیب یا رقبای عشقی قدرتمند در داستان‌ها.

در کنار ایجاد موانع و تعارضات برای شخصیت‌های داستان یک نتیجه مثبت و جذاب نیز باید در کنار آن‌ها باشد. برای مثال، در صورتی که شخصیت اصلی از موانع و رقبای خود بگذرد، چه نتیجه  عایده‌ای حاصل می‌شود؟ عایده این خواهد بود که معشوقه او نیز به شدت علاقمند به وی است و در صورتی که رقبا پیروز شوند زندگی آینده معشوقه بسیار تلخ و تحقیر آمیز و اجباری خواهد بود. تعارضاتی جالب هستند که در پس آن عوایدی نیز باشند که بسیار مهم هستند.

۷- ایجاد طرح کلی رمان

در دنیای داستان نویسی، اغلب دو نوع نویسنده وجود دارد: برنامه‌ریزها، بدون برنامه‌ها. برنامه‌ریزها، همانطور که احتمالاً حدس زده اید، قبل از شروع نوشتن، برنامه ریزی می‌کنند که رمان آن‌ها به کجا می‌رود. بدون برنامه‌ها معمولاً یک ایده کلی درباره چگونگی داستانشان خواهند داشت، اما کار نوشتن را بدون انجام هرگونه ترسیم اولیه و برنامه شروع می‌کنند. اگر هدف نهایی شما نوشتن و انتشار رمان است، ما به شما پیشنهاد می‌دهیم که راهکارهای برنامه‌ریزان را دنبال کنید و یک طرح کلی ایجاد کنید. این برنامه اولیه و پلان به شما در جای جای داستان کمک خواهد کرد. برای مثال، گاهاً اصلا نمی‌دانید که دیگر چه بنویسید؛ به سادگی به برنامه اولیه مراجعه می‌کنید وبا دیدن مسیر اصلی، شروع به نوشتن مجدد می‌کنید. روش‌های بی‌شماری برای ترسیم برنامه برای یک رمان وجود دارد، اما در اینجا به ذکر چند روش بسنده کرده‌ایم.

الف) نقشه ذهنی. یک نمودار یا نوعی نمایش تصویری از نقاط، کاراکترها، مضامین، درگیری‌ها و فصل‌های خود ایجاد کنید.

ب) خلاصه داستان. طرح کلی مفصل تر که شامل کلیه عناصر اصلی داستان در طول دو یا سه صفحه می شود: نقشه، شخصیت‌ها، درگیری‌ها و مضامین.

ج) نقاط بحرانی داستان. نقاط بحرانی داستان را مشخص سازید. همچنین، هریک از شخصیت‌های داستان یک نقاط بحرانی یا چالش برانگیز می‌تواند داشته باشد که آن‌ها را تعیین کنید و ترسیم نمایید. در آینده می‌توانید از این به عنوان نقشه راه روایت داستان استفاده کنید.

د) ترسیم اسکلت اصلی داستان. فقط نکته‌های اصلی طرح را یادداشت کنید. از آن به عنوان نقشه راه کلی استفاده کنید. برای مثال، شما می‌خواهید از تهران به اصفهان، سپس به شیراز و تبریز بروید. در این مسیر شما هزاران شهر و روستا را خواهید دید اما در برنامه اولیه داستان، صرفاً مسیرهای اصلی را می‌نویسید که عبارت است از تهران، اصفهان، شیراز و تبریز.

و) ایجاد طرح داستان بر اساس شخصیت‌های داستان. نقشه داستان را با نقشه برداری از پیشرفت شخصیت‌‍‌ اصلی داستان، ضعف او، چالش‌ها و نقاط بحرانی شخصیت اصلی ترسیم کنید.

ه) ترسیم طرح داستان از طریق صحنه‌ها و توالی زمانی. صحنه‌های اصلی را برحسب توالی زمانی در کنار هم بچینید تا نقشه‌ای شود برای روایت داستان در مراحل دیگر.

۸- طرح‌ریزی ساختار برای داستان

در حالی که درست است که همه داستانها یک آغاز، یک میانه و یک پایان دارند، شما می توانید آن را به طرز چشمگیری تغییر دهید.

۱- شروع با اوج داستان. در این ساختار، نویسنده داستان خود را از یک نقطه اوج شروع می‌کند.

۲- شروع از میانه داستان. در این حالت نویسنده داستان خود را از میانه راه شروع می‌کند. به این مفهوم که هنوز به اوج نرسیده و از طرف دیگر داستان از جایی شروع شده که گویی قبلاً اتفاقاتی نیز افتاده است.

۳- یا اینکه داستان نقاط اوج متعدد دارد و در هر بخش هریک از آن‌ها اتفاق می‌افتد اما این نقاط اوج رها از همدیگر نیستند و خواننده طی تجربه چندین نقطه اوج در نهایت در پایان داستان به نقطه‌ای می‌رسد که تمامی نقاط اوج و فرود به آن منتهی می‌شوند. این روش یکی از بهترین روشهای ساختاری در نویسندگی رمان و داستان است.

۹- انتخاب نرم‌افزار جهت نوشتن داستان

چگونه می خواهید رمان خود را بنویسید؟ با قلم و کاغذ؟ با کمک یک نرم افزار نگارش یا ابزار قالب بندی ؟ باید قبول کنید که زمان جوهر و کاغذ گذشته است و باید روش‌های جدید را به کار گیرید. نرم‌افزارهای نگارش متعددی وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. یکی از بهترین آن‌ها نرم افزار Word می‌باشد. با استفاده از این نرم‌افزار شما به راحتی می‌توانید مشخص کنید که امروز چند کلمه نوشته‌اید و اینکه سریع می‌توانید اشتباهات خود را اصلاح کنید و به راحتی آن را برای گرفتن بازخورد از دیگران از طریق ایمیل و سایر نرم‌افزارها ارسال کنید.

۱۰- شناسایی مخاطبین رمان

چه کسی می‌خواهد کتاب شما را بخواند؟ نه، قطعاً پاسخ “همه” نیست. اگر به قفسه کتاب خود بنگرید، احتمالاً سریعاً خواهید فهمید که کتابهایی که خریداری کرده‌اید و خوانده‌اید به لحاظ سبک ادبی نگارش، ژانر و سایر عوامل مشابه یکدیگرند. بنابراین، شما نیز مخاطب خاص کتاب‌های خاصی هستید.

اگر می‌خواهید بازار هدف کتاب خود را شناسایی کنید، به این سوالات پاسخ دهید:

۱- آن ها چند ساله هستند؟

۲- چه ژانرهایی می‌خوانند؟

۳- سرگرمی‌های آن‌ها چیست؟

۴- برخی از نویسندگان مورد علاقه آن‌ها چه کسانی هستند؟

۵- برخی از فیلم‌های مورد علاقه آن‌ها چیست؟

۶- آیا آن‌ها در جایی خاص زندگی می‌کنند؟

۱۱- تعین روال نگارش رمان

همه ما می‌دانیم که برای پیشرفت در هر نوع هدف ، کار بر روی آن باید جزئی از روال عادی ما شود. یعنی باید به صورت برنامه‌ریزی شده گام‌های اجرایی را برداریم و به ان متعهد باشیم:

الف) چند ساعت در روز می‌خواهید به نگارش اقدام کنید. وقتی این ساعت را تعیین کردید دیگر آن را غیرقابل مذاکره نمایید و به آن متعهد باشید. این یک دوره زمانی است، چه روزانه یک بار و چه در هفته یک بار، شما به نوشتن متعهد می‌شوید.

ب) پیشرفت خود را عینی کنید. اهداف واقع بینانه را تعیین کنید (شاید تعداد کلمات یا تعداد صفحات برای دستیابی به آن‌ها) که می‌توانید به آن‌ها برسید و سپس آن “پیروزی‌های کوچک” را جشن بگیرید. انتخاب چنین روالی باعث می‌شود فرآیند نوشتن کتاب برای شما حالت شعف و نشاط و سرگرمی داشته باشد.

ج) با دیگران حرف بزنید. اگر ترفیعی در محل کار دریافت می‌کردید، آن را جشن می گرفتید یا حداقل خبر خوب را با دیگران به اشتراک می گذاشتید. همانطور که در نوشتن رمان خود پیشرفت می‌کنید، در مورد آن با دیگران صحبت کنید. این به شما کمک می‌کند تا جذابیت کار بالاتر رود و یک منبع تشویقی و حمایتی پیدا کنید.

۱۲- انتخاب و تعیین تکنیک‌های ادبی و فنی در نگارش رمان

بعضی اوقات دشوار است که دقیقاً بدانید که چرا یک رمان خاص سالها در کنار شما می‌ماند و همیشه در ذهن خود آن را جابجا می‌کنید. وقتی به آثار افرادی مانند داستایوفسکی، چخوف، همینگوی و سایر نویسندگان معروف مراجعه می‌کنید در آثار و ادبیات آن‌ها نقاط تکنیکی و ادبی نابی پیدا می‌شود که احتمالاً یکی از دلایل تاثیرگذاری آن‌ها همین است. بدون تردید، می‌توانید از سبکهای ادبی آن‌ها و فنون نگارششان استفاده کنید.

۱۳- مرور رمان نگارش شده

هر بار که داستان خود را می خوانید، به احتمال زیاد به بازنویسی بخش‌هایی خواهید رسید که نیاز دارد و ممکن است منجر به بازنویسی‌های بیشتر شود. برای اطمینان از اینکه در چرخه بی‌پایان ویرایش گرفتار نشوید، همه چیز را یکباره ویرایش نکنید. با در نظر داشتن یک موضوع خاص به رمان مراجعه کنید و فقط آن مورد را برطرف کنید. اگر در این میان موارد دیگری را مشاهده کردید، آن‌ها را یادداشت کنید تا بعداً برگشته و اصلاح نمایید. بهتر است در هر بار ویرایش، صرفاً به یک فاکتور تمرکز کنید.  در اینجا مواردی وجود دارد که ممکن است بخواهید هنگام ویرایش از آن‌ها استفاده کنید:

الف) نشان بده، نگو. بعضی اوقات، فقط لازم است چیزی در واقع در رمان بیان شود، و شما آن را بیان می‌کنید تا اینجا مشکلی نیست. اما، تا آنجا که می‌توانید، سعی کنید به جای بازگو کردن آن را نشان دهید. آنتوان چخوف می‌گوید: “به من نگو ماه می‌درخشد. تابش نور را روی شیشه شکسته به من نشان بده.”

ب) استفاده از فعل “گفت” بهترین دوست شما است. وقتی صحبت از گفتگو می‌شود، می‌توانید وسوسه شوید تا از واژه‌های مترادفی مانند “فریاد زد”، “ادعا کرد” یا “خاطر نشان کرد”  استفاده کنید. اما برای هر سه فعل مذکور مکان و زمان خیلی خاصی لازم است ولی شما می‌توانید از فعل “گفت” در ۹۰٪ از مواقع استفاده کنید. منظور این است که بیشتر از افعال و لغاتی استفاده کنید که نیازمند مکان و زمان خاصی نباشد در همه موارد و فارغ از حس و حال داستان بشود استفاده کرد.

ج) از نگارش بسیار پیچیده و ادبیاتی خودداری کنید. نگارش پیچیده زبانی بیش از حد مزین است که چیز زیادی به داستان نمی‌دهد. استفاده از این زبان می‌تواند رابطه شما با خواننده را قطع کند و پیامتان را نیز تحت شعاع قرار دهد.

۱۴- اخذ بازخورد از اطرافیان بعد از اتمام نگارش یا حین نگارش رمان

کار کردن با خوانندگان و اخذ بازخورد از آن‌ها بسیار مهم است، زیرا نویسندگان در طی فرایند نگارش، غالباً درمورد موضوعات خاص مانند حفره‌های طرح داستان، نقشه کلی داستان، عدم تداوم، شخصیت‌پردازی احتمالاً دچار اشتباهاتی شوند و هرچقدر هم که خودشان بخوانند متوجه آن اشکالات نشوند. وقتی دیگران کتاب را می‌خوانند، این حفره‌ها و اشکالات سریعاً به رو می‌آیند و می‌توان قبل از چاپ آن‌ها را اصلاح نمود.

۱۵- انتخاب یک ویراستار حرفه‌ای قبل از چاپ کتاب

یکی از مهمترین بخش‌های آماده‌سازی یک رمان برای انتشار این است: یک ویراستار را استخدام کنید. شاید سرمایه گذاری ارزانی نباشد، اما وقتی به ساعت‌های زیادی که برای نگارش رمان خود صرف کرده اید فکر می‌کنید، هزینه دریافت یک متخصص برای تنظیم دقیق و صیقل دادن داستان شما به احتمال زیاد ارزش داشته باشد.

در اینجا چند نوع ویرایشگر وجود دارد که ممکن است بخواهید با آن‌ها کار کنید:

الف) ویرایشگر توسعه دهنده. اگر بعد از اتمام نسخه خطی خود قصد دارید چندین ویرایشگر را استخدام کنید، بهتر است با یک ویرایشگر توسعه دهنده شروع کنید. آن‌ها یک بررسی جامع و عمیق از رمان شما ارائه می‌دهند، و بازخورد خود را درباره همه چیز، از نقاط مشکل ساز گرفته تا ساختار جمله به شما بازخورد می‌دهند.

ب) ویراستار متنی. این ویراستاران به دنبال اشتباهات ساختاری و گرامری و همچنین، سبک زبانی هستند که شما به کار برده‌اید. برای مثال، تکرار بیش از حد کلمات خاص، اشتباهات در پاراگراف‌بندی و موارد مشابه را چنین ویراستاری رفع می‌کند.

ج) ویراستار بازخوان. به طور معمول آخرین مرحله از ویرایش، تصحیح نسخه خطی نهایی را به دست شما می‌دهد و مطمئن شوید که بعد از این مرحله اشکالات به صورت نادر کتاب شما مشاهده خواهد شد.

در اینجا چند توصیه دیگر را نیز به علاقمندان نگارش رمان ارایه می‌کنیم:

۱- خوب بفهمید که چرا می‌نویسید و چه چیزی می‌خواهید بنویسید؟

قبل از اینکه قلم بر روی کاغذ یا دستی بر روی کلید کیبورد بگذارید، دقیقاً به این مساله چه از طرف خود و چه از طرف خوانندگان خود فکر کنید که در حال انجام چه کاری هستید؟ چرا می‌خواهید رمانی را بنویسید؟ ملاک موفقیت از نظر شما چه خواهد بود؟ آیا می‌خواهید فقط کتابی به نام خودتان چاپ کنید؟ یا می‌خواهید با واژه‌ها و کلمات‌تان اندک تغییری در احساسات و زندگی خوانندگانتان ایجاد کنید، و یا اینکه می‌خواهید درآمد خوبی کسب کنید؟ پاسخ به هریک از این سوالات بسیاری از موارد مبهم را چه در حال حاضر و چه بعداً تغییر خواهد داد.

بعد از پاسخ به این سوالات، سعی کنید مخاطبین خود را بشناسید. یعنی، احتمال می‌دهید چه دسته از افرادی مخاطبین شما باشند؟ آن‌ها احتمالاً  چه نویسندگان دیگری را دوست دارند؟ پاسخ به این سوالات نیز می‌تواند کمک شایانی در انتخاب داستان و نوع روایت شما داشته باشد.

یکی دیگر از بهترین کارها این است که ۵ الی ۱۰ رمان از بهترین رمان‌های چاپ شده که احساس میکنید شبیه به رمانی خواهند بود که شما می‌خواهید نگارش کنید را لیست کنید. با بررسی این کتاب‌ها و میزان فروش و استقبال مخاطبین از آن‌ها در سال‌های اخیر متوجه خواهید شد که کتاب شما بعد از نگارش و اتمام احتمالاً چه وضعیتی خواهد داشت.

۲- قدرت خلاقیت خود را آزاد کنید.

برای میدان دادن به خلاقیت خود می‌توانید:

الف) به کنجکاوی‌هایتان اهمیت دهید.

ب) جرقه‌هایی که گهگاهی در ذهن پدید می‌آیند را یادداشت کنید.

ج) مطمئن باشید افرادی وجود دارند که علاقه‌مندی آن‌ها مشابه با علاقمندی شما است.

کنجکاوی. وقتی در کتابفروشی هستید بیشتر به کدام کتاب‌ها نگاه می‌کنید؟ بیشتر به چه فیلم‌هایی علاقمند هستید؟ چه مکالماتی را بیشتر از بقیه ترجیح می‌دهید و بیشتر دوست دارید در چه موضوعاتی صحبت کنید؟ وقتی وارد یک شهر جدید می‌شوید دوست دارید کدام بخش‌های آن را اول از همه ببینید؟ آیا به جاهای تاریخی بیشتر علاقه دارید یا به مکانهای تفریحی و ساختمانهای مدرن؟ چه نوع غذاهایی را دوست دارید بخورید؛ فست فودها یا غذاهای سنتی؟ آیا علاقه‌ای به فرهنگ بومی آن ملت دارید یا خیر؟ همه این سوالها می‌تواند کنجکاوی‌ها و علایق شما را مشخص کنند و همین مساله می‌تواند مشخص کند که حوزه نوشتاری شما بیشتر در چه زمینه‌ای خواهد بود؟

جرقه‌های ذهنی. گهگاهی ایده‌های گذرایی از ذهن خطور می‌کنند که معمولاً بر اثر حضور در مکانی، قرار گرفتن در فضایی و امثالهم ایجاد می‌شوند. بهترین کار ممکنه این است که همان لحظه چنین جرقه‌هایی را یادداشت کنید زیرا این احتمال زیاد وجود دارد بعد فراموش کنید. این جرقه‌ها می‌توانند ایده‌‌های بسیار خوبی را در ذهن متبلور نمایند.

علایق مشترک. اگر شما تصور کنید در محله یا جمع دوستان و یا اینکه شهری که زندگی می‌کنید علایق محدودی وجود دارد و بیشتر افراد یا دوستان علایقی مشترک با شما ندارند و تصمیم بگیرید از آن علایق صحبت نکنید و یا ننویسید کار اشتباهی کرده‌اید. مطمئن باشید که افراد زیادی وجود دارند که علایق شما با علایق آن‌ها مشترک است و بنابراین شما می‌توانید مخاطبان خود را پیدا کنید. مخاطبان شما گاهاً خارج از حلقه دوستان، شهر، و حتی کشور است. برای مثال، شاید برای شما رفتن به قبرستان تجربه‌ای آرامبخش باشد، اما برای اکثر دوستان و اکثر افراد تجربه‌ای وحشت آورد و افسردگی‌آور. اما مطمئن باشید افراد زیادی خارج از حلقه دوستان و شهر شما وجود دارند که دقیقاً آن‌ها نیز تجربه مشترکی با شما دارند.

۳- به جای کنار هم قرار دادن صرف کلمات، داستان بنویسید.

بسیاری از رمان نویسان رمان خود را با نوشتن  کلمات پشت سر هم بدون هیچ گونه مسیر و هدفی شروع می‌کنند و اندکی بعد خودشان نیز در این ابهام فرو می‌روند. برای پرهیز از اینکار می‌بایست به رمان‌هایی که علاقه دارید و رمان‌های قوی نیز محسوب می‌شوند نگاه کنید. وقتی صرفاً یک رمان را می‌خوانید، شاید متوجه این هنرمندی‌ها و ساختارهای دقیق نشوید. اما وقتی این بار همان رمان را می‌خواهید از دیدگاه ساختار و نقطه شروع و پایان بررسی کنید، نکات بسیار زیادی را خواهید آموخت.

معمولاً ساختار رمان‌های قدیمی در سه برهه زمانی کلی استوار می‌شود: ۱- نقطه شروع، ۲- نقطه میانی، ۳- نقطه پایانی

در نمودار زیر، ساختار اصلی و عناصر رمان‌های کلاسیک را می‌بینید.

 

Untitled

به عنوان مثال، رمان Hunger Games را در نظر بگیرید. این کتاب در آغاز با کلمات و واژگان عادی شروع می‌شود؛ جایی که کاتنیس به دنبال غذا برای خانواده اش در منطقه ای است که توسط دولت مرکزی مورد ستم واقع شده است. برای کمک به کتنیس، خواهر او پرایم هم اضافه می‌شود  از اینجاست که با اضافه شدن اقدام اول داستان شروع می‌شود. اقدام دوم داستان،  مهیا شدن برای بازی‌ها و موانع موجود در آن است جایی که کتنیس مجبور است تا برای نجات جان خود مبارزه کند. او تا زمانیکه پتا را ترک کند، با مصیبت‌های زیادی مواجه می‌شود. در اوج داستان، رئیس جمهور اسنو شکست می‌خورد و داستان نهایت با برگشتن این منطقه ستمدیده به حالت عادی، شکل عادی بخود می‌گیرد.

چاپ کتاب در انتشارات نارون دانش

انتشارات نارون دانش یکی از برترین ناشرین در حوزه چاپ کتاب می‌باشد. صاحبان اثر می‌توانند از خدمات ویراستاری کتاب و همچنین صفحه آرایی کتاب این انتشارات بهره‌مند شوند. انتشارات نارون دانش با در اختیار داشتن تیم متخصص طراحی جلد کتاب این امکان را دارد که در زمینه مربوط به طراحی جلد کتاب نیز به صاحبان اثر خدمات تخصصی ارایه نماید. جهت برقراری ارتباط با ما می‌توانید از طریق صفحه تماس با ما اقدام نمایید.